قواعد عربی

مصدر و اسم مصدر

/gerunds-and-infinitives--in-arabic

مصدر واژه‌ای است بیانگر یک رخداد بدون آن که اشاره به زمان آن داشته باشد. مصدر دارای حروف فعل خود در لفظ یا در تقدیر و یا با حرف جایگزین به جای محذوف است.

اسم فعل چیست؟

/verbal-nouns-in-arabic

اسم فعل اسمی است که بر یک فعل معین دلالت دارد و دارای معنا و زمان و عمل آن فعل است ولی علامت فعل را قبول نمی‌کند یا تحت تأثیر عوامل وارد بر آن قرار نمی‌گیرد.

کنایه در نحو

/kinayah-nouns-in-arabic-grammar

کنایه در نحو عربی بیان و تعبیر از یک شیء معین است با لفظ غیر صریحی که دلالت بر آن داشته باشد. اسم‌های کنایه عبارتند از: «كَم، كَأيٍّ يا كأيِّن، كذا، كَيتَ، ذَيتَ، بِضع، فُلان، فُلانة». این اسم‌ها کنایه از یک عدد، یا سخن، و یا یک عمل مبهم هستند.

نکره و معرفه

/definite-and-indefinite-nouns-in-arabic

اسم نکره اسمی است که بر یک شیء واحد غیر معین دلالت دارد. اسم نکره در میان افراد متعددی از یک نوع که در یک حقیقت شبیه به هم مشترکند شایع است و برای نامیدن هر یک از آن‌ها به کار می‌رود. اسم معرفه اسمی است که بر یک شیء واحد معین دلالت دارد. اسم معرفه با صفات و علامات مخصوص به خود و غیر مشترک با دیگر افراد نوع خود متمایز می‌شود.

اسناد در نحو عربی

/attribution-in-arabic

اِسناد در زبان عربی اثبات یا نفی یک شیء برای شیء دیگر یا طلب چیزی از آن است. کلمه‌ای که انجام یا ترک فعل به او نسبت داده شده یا از او درخواستی شده است «مسند الیه» نامیده می‌شود. در مقابل آن چه رخ داده و واقع شده یا رخ نداده و واقع نشده یا انجام آن درخواست شده «مسند» نامیده می‌شود. مسند الیه در واقع موضوع کلام و محکوم علیه و چیزی است که درباره آن صحبت می‌شود. در مقابل، مسند؛ محمول و محکوم به و خبر (به معنای کلی آن) است.

باب حکایت!

/hikaya

حکایت در لغت به معنای مشابهت است. معنای نقل و روایت از حکایت هم از همین جا بر می‌آید چرا که وقتی کاری مثل دیگری انجام دهیم یا سخنی مثل او بگوییم به منزله ناقل فعل یا قول او هستیم. حکایت در اصطلاح عبارت است از: آوردن لفظ گوینده به همان شکلی که او در سخنش آورده و بدون هیچ تغییری.

اسم منقوص و احکام آن

/manqus-nouns

اسم منقوص اسم معربی است که در آخر آن یاء لازم (ثابت) غیر مشدد قرار دارد و حرف قبل از یاء هم مکسور است مثل: القاضي، الساعي، الوادي، الراعي، و الوافي. با توجه به این شروط روشن می‌شود که کلمات زیر منقوص نیستند: يُعطي (فعل است)، في (حرف است)، الذي (مبنی است)، فتى (مقصور منتهی به الف است)، أبي أحمد و مدرسي المادة (یاء آن‌ها غیر لازم است) ظَبْي (قبل از یاء ساکن صحیح است) و كرسيّ (یاء مشدد است یا به عبارت دیگر قبل از یاء ساکن معتل است).

تنوین و انواع آن

/tanwin

تنوین در زبان عربی نون ساکن زائدی است که در لفظ به آخر اسم اضافه می‌شود و در وقف و نوشتار (خط) حذف می‌شود. تنوین به طور کلی به دو دسته «تنوین اصیل» و «تنوین غیر اصیل» تقسیم می‌شود.

تقدیم و تأخیر در جمله | دفتر سوم؛ تقدیم متعلقات فعل

/hastening-the-verb-links-in-arabic

منظور از متعلقات فعل زمان و مکان انجام فعل، جار و مجرور، حال، و مفعول است. با تقدیم و تأخیر متعلقات یک فعل کلام خود را به شکلی مرتب می‌کنیم که با معنای مورد نظرمان همخوانی داشته باشد.

تقدیم و تأخیر در جمله | دفتر دوم؛ تقدیم مسند

/hastening-the-predicate-in-arabic

در زبان عربی اصل بر تقدیم مسند الیه بر مسند است مانند تقدیم فعل بر فاعل و مبتدا بر خبر و صاحب الحال بر حال. اما گاهی بنا بر اقتضای کلام مسند مقدم می‌شود و پیش از مسند الیه آورده می‌شود. در این مقاله به برخی از موارد اقتضای تقدیم مسند اشاره خواهیم کرد.