اسم منقوص اسم معربی است که در آخر آن یاء لازم (ثابت) غیر مشدد قرار دارد و حرف قبل از یاء هم مکسور است مثل: القاضي، الساعي، الوادي، الراعي، و الوافي. با توجه به این شروط روشن می‌شود که کلمات زیر منقوص نیستند: يُعطي (فعل است)، في (حرف است)، الذي (مبنی است)، فتى (مقصور منتهی به الف است)، أبي أحمد و مدرسي المادة (یاء آن‌ها غیر لازم است) ظَبْي (قبل از یاء ساکن صحیح است) و كرسيّ (یاء مشدد است یا به عبارت دیگر قبل از یاء ساکن معتل است).

صفحه «دوره‌های متنوع آموزش زبان عربی» را در آکادمی نتحدث ببینید:

منقوص مضاف یا همراه با أل

در اسم منقوص مضاف یا همراه با الف و لام؛ یاء ثابت می‌ماند و علامت رفع و جرّ آن به ترتیب ضمه و کسره مقدر است که ثقل ضمه و کسره بر یاء مانع ظهورشان می‌شود مثل: جاء قاضي المدينة و سلمت على قاضي المدينة. نصب آن اما با فتحه ظاهره است مثل: {يا قومنا أجيبوا داعيَ الله}.

منقوص مجرد از أل و اضافه

یاء در اسم منقوص خالی از أل و اضافه در حالت رفع و جر حذف می‌شود و تنوینی در آخر آن آورده می‌شود. در این حالت ضمه و کسره به خاطر ثقل مقدر بر یائی هستند که به دلیل التقاء ساکنین حذف شده است. با دقت در این مثال فرآیند تغییر بهتر روشن می‌شود: [قاضِیٌ ← قاضِیُنْ ← قاضِيْنْ ← قاضِنْ ← قاضٍ]. به عبارت دیگر علامت رفع و جر اسم منقوص مجرد از أل و اضافه ضمه و کسره مقدری است که ثقل آن‌ها بر یاء مانع ظهورشان شده و یاء نیز خود به دلیل التقاء ساکنین (نگاه کنید به قاضِيْنْ در مثال) حذف شده است مثل: {إنما أنت منذر ولكل قوم هادٍ} و {ومن يضلل الله فما له من هادٍ}. در حالت نصب یاء به جای خود باقی می‌ماند و فتحه بر آن ظاهر می‌شود مثل: {ربنا إننا سمعنا مناديًا ينادي للإيمان}.

صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:

منقوص بر وزن منتهى الجموع

منتهی الجموع منقوص مثل أراضي، معاني، ليالي، ثواني، و دواعي مادامی که مضاف یا مقرون به الف و لام نباشد ممنوع از صرف است و احکام آن نیز در دو حالت «مضاف یا محلّیٰ به أل»، و «مجرد از أل و اضافه» بررسی می‌شود.

این مقاله را هم بخوانید:

منتهی الجموع منقوص مضاف یا مقرون به أل

اسم منقوصی که بر وزن منتهی الجموع است در صورتی که مضاف یا مقرون به أل باشد در حالت رفع و جر یاء آن ساکن می‌ماند و ضمه و کسره بر آن در تقدیر گرفته می‌شود و در حالت نصب حرکت یاء با فتحه ظاهره خواهد بود مثل: اخضرّت أراضي المدينة، مررت بأراضي المدينة، شاهدت أراضيَ المدينة، مضت الثواني، وصلت في الثواني، عددت الثوانيَ.

منتهی الجموع منقوص مجرد از أل و اضافه

اسم منقوصی که بر وزن منتهی الجموع است وقتی مجرد از اضافه و أل باشد در دو چیز مانند اسم منقوص با آن رفتار می‌شود: اول: حذف یاء آن در رفع و جر، و دوم: ثبوت تنوین آن که البته تنوین عوض است نه تمکین چرا که منتهی الجموع مجرد از أل و اضافه به دلیل غیر منصرف بودن از اساس فاقد تنوین است. اعراب رفع و جر در منتهی الجموع منقوص مجرد از أل و اضافه به دلیل ثقل مقدر بر یاء محذوفی است که تنوین عوض از آن آمده است مثل: {لهم من جهنّم مهادٌ ومن فوقهم غواشٍ} و {والفجر وليالٍ عشرٍ} که اصل آن‌ها غواشي و لیالي بوده است و تنوین آن‌ها تنوین عوض از یاء محذوفی است که عرب آن را از فواعل و نظیر آن در دو حالت رفع و جر حذف می‌کند. در حالت نصب یاء ثابت است و با فتحه ظاهره بدون تنوین منصوب می‌شود مثل: {سيروا فيها لياليَ وأياما آمنين}. برای اطلاع بیشتر درباره انواع تنوین مراجعه کنید به مقاله: «تنوین و انواع آن».

با دقت در این دو مثال با اعراب منتهی الجموع منقوص مجرد از أل و اضافه بیشتر آشنا خواهید شد:

  1. «عندي أوانٍ كثيرةٌ من الفضة»: أوان مبتدأ مرفوع و علامت رفع آن یک ضمه مقدر بر یاء محذوف است که چون بر صیغه منتهی الجموع و ممنوع از صرف است تنوین عوض از آن آمده است.
  2. «عندي ثلاثةُ أوانٍ من ذهب»: أوان مجرور بالاضافة و علامت جر آن فتحه مقدر بر یاء محذوفی است که تنوین جایگزین آن شده است.

صفحه «کلاس‌های زبان رسانه» را ببینید:

  • تنوین لاحق به اسم‌های منقوص غیر منصرف تنوین عوض، و تنوین اسم‌های منقوص مفرد منصرف مثل تنوینی که در آخر همه اسم‌های معرب منصرف دیگر می‌آید تنوین تمکین است.
  • برخی از علمای نحو قائل به اثبات یاء «علم منقوص غیر منصرف» در هر سه حالت رفع و جر و نصب هستند مثل: «جاءت ناجي، رأيتُ ناجيَ، و مررت بناجيَ». که ناجي در این جا به خاطر علمیت و تأنیث ممنوع من الصرف است.
  • در مضاف و محلّیٰ به أل نیز گاهی یاء در رفع و جر حذف می‌شود که در این حالت کسره قبل از آن دلالت بر یاء محذوف دارد مثل: {يوم يدع الداعِ إلى شيء نكر}، {وإذا سألك عبادي عني فإني قريب أجيب دعوة الداعِ إذا دعان}.
  • اسم منقوص از مبنیات به شمار نمی‌آید چرا که ثابت بودن آخر آن بر یک حالت فقط به خاطر اعتلال و یک امر ظاهری است و در تقدیر غیر ثابت و متغیر است و این تغییر در مثنی و جمع آشکار می‌شود مثل: الهاديان، الهاديَين، الهادون، و الهادين. 

صفحه «کلاس‌های خصوصی زبان عربی» را ببینید:

اعراب ثماني (عدد ۸)

عدد «ثماني» کلمه منقوص دیگری است که اعراب آن را در چهار حالت مقرون به أل، مضاف، مجرد از أل و اضافه، و مرکب با عشرة مورد بررسی قرار خواهیم داد.

این دو مقاله را هم بخوانید:

ثمانی مقرون با أل

«ثماني» وقتی مقرون به أل باشد یاء آن در حالت رفع و جرّ ساکن و ضمه و کسره بر آن در تقدیر گرفته می‌شود و در حالت نصب یاء متحرک با فتحه ظاهره خواهد بود مثل: عندي المخطوطاتُ الثمانيْ، احتفظت بالمخطوطاتِ الثمانيْ، اشتريت المخطوطات الثمانيَ.

ثمانی مضاف

ثماني اگر به تمییز مؤنث اضافه شود و دال بر مذکر باشد فصیح‌تر در آن اثبات یاء و اجرای اعراب اسم منقوص است. در این حالت ضمه و کسره مقدر بر یاء هستند ولی فتحه آشکار می‌شود مثل: عندي ثماني مخطوطات، اشتريت ثمانيَ مخطوطات، و احتفظت بثماني مخطوطات. اما اگر ثمانی به تمییز مذکر اضافه شود و دال بر مؤنث باشد یاء آن ثابت باقی می‌ماند و با اضافه شدن تاء مؤنث اعراب آن مانند دیگر اسم‌های صحیح با حرکات ظاهر خواهد بود مثل: حضر ثمانيةُ طلاب، سألت ثمانيةَ طلاب، و جلست مع ثمانيةِ طلاب.

ثمانی مجرد از أل و اضافه

در ثمانی غیر مضاف مجرد از أل که معدود آن مذکر است یاء و تاء ثابت می‌مانند و اعراب آن با حرکات ظاهری خواهد بود مثل: الحاضرون من الطلاب ثمانيةٌ، كان الحاضرون ثمانيةً، اجتمعت من الطلاب بثمانيةٍ.

اعراب ثمانی غیر مضاف مجرد از أل که معدود آن مؤنث است اعراب اسم منقوص است مثل: عندي من المخطوطات ثمانٍ، اقتنيت من المخطوطات ثمانيًا (با تنوین بر اساس این که منقوص منصرف است) یا ثمانيَ (بدون تنوین بر اساس این که منقوص غیر منصرف است)، و اكتفيت من المخطوطات بثمانٍ. در این حالت اعراب ثمان در رفع و جر با ضمه و کسره مقدر بر یاء محذوف است.

ثمانی مرکب با عشرة

ثماني وقتی مرکب با عشرة باشد از جهت مذکر و مؤنث بودن مانند ثماني مفرد است.

هر دو جزء «ثمانی عشرة» و «ثمانية عشر» مبنی بر فتح هستند مثل: جاء ثمانيةَ عشرَ طالبًا، وعندي ثمانيَ عشرةَ كرّاسة.

در «ثماني عشرة» در رفع و جر و نصب اثبات یاء مفتوح یا ساکن جایز است و در صورتی که یاء ساکن باشد حرکت بنای فتح مقدر بر آن است مثل: عندي ثمانيَ عشرةَ مخطوطة، عندي ثمانيْ عشرةَ مخطوطة. همچنین حذف یاء با فتح یا کسر نون نیز در آن جایز است مثل: عندي ثمانَ عشرةَ مخطوطة، عندي ثمانِ عشرةَ مخطوطة.


اعراب ثمانی

 «خلاصه اعراب ثمانی»