کنایه در نحو عربی بیان و تعبیر از یک شیء معین است با لفظ غیر صریحی که دلالت بر آن داشته باشد. اسم‌های کنایه عبارتند از: «كَم، كَأيٍّ يا كأيِّن، كذا، كَيتَ، ذَيتَ، بِضع، فُلان، فُلانة». این اسم‌ها کنایه از یک عدد، یا سخن، و یا یک عمل مبهم هستند. همه اسم‌های کنایه به جز «بضع و فلان و فلانة» مبنی هستند.

صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:

كَم

کم بر دو نوع است: «کم استفهامیه» و «کم خبریه». به وسیله کم استفهامیه از یک عدد مبهم که تعیین آن مورد نظر سوال کننده است پرسش می‌شود مثل: كم علمًا تعرف؟. کم خبریه به معنای کثیر (بسیار) است و توسط آن از یک عدد زیاد خبر داده می‌شود مثل: «كم كتابٍ عندي» یعنی عندي كتب كثيرة.

اعراب کم خبریه و کم استفهامیه

اعراب کم خبریه و کم استفهامیه شبیه به هم است و در نقش‌های زیر در جمله دیده می‌شوند:

  • مبتدا: وقتی که بعد از آن‌ها فعل لازم، یا فعل متعدی همراه با مفعول آن، و یا ظرف یا جار و مجرور قرار گیرد مثل: كم تلميذًا نجح؟، كم تلميذٍ نجح، كم معلّمًا صحّح المسابقات؟، كم معلّمين صحّحوا مسابقاتهم، كم طالبًا أمامك؟، كم جنديٍّ في المعركة.
  • مفعول به: وقتی که بعد از ممیز آن‌ها یک فعل متعدی بدون مفعول بیاید مثل:كم قلمًا اشتريت؟، كم طالبٍ كافأت.
  • مفعول مطلق: وقتی که ممیز آن‌ها از لفظ فعل یا از معنای آن باشد مثل: كم مكافأةً كافأتَ طلّابَك؟، كم تكريمٍ أكرمت معلّمي.
  • نائب ظرف زمان: هنگامی که ممیز آن‌ها ظرف باشد مثل: كم يومًا سافرتَ؟، كم سنةٍ قضيتَ في غربتك.
  • خبر فعل ناقص، مثل: كم شخصًا كان الحاضرون؟، كم تلميذٍ كان أصدقائي.
  • خبر، مثل: كم شخصًا طلّابُك؟ كم شخصٍ طلّابي.
  • اسم مجرور: وقتی قبل از آن یک اسم بیاید مثل: كتابَ كم شاعرًا قرأتَ؟، كتابَ كم شاعرٍ قرأت.

صفحه «کلاس‌های خصوصی زبان عربی» را ببینید:

کذا

«کذا» لفظ مبهمی است که برای کنایه از یک عدد مبهم (مثل: جاء كذا معلمًا، عندي كذا درهمًا) يا یک سخن (مثل: قال المعلم كذا) يا عمل (مثل: عَمِلَ كذا)، یا یک لفظ مفرد (مثل: جئت يومَ كذا) به کار می‌رود. کذا بیشتر به صورت مکرر همراه با عطف استفاده می‌شود مثل: عندي كذا وكذا كتابًا، و کمتر به شکل مفرد یا مکرر بدون عطف به کار گرفته می‌شود. «کذا» در واقع از «کاف خطاب» و «ذا اشاریه» تشکیل شده ولی امروزه یک کلمه واحد به حساب می‌آید.

اعراب کذا

«کذا» مبنی بر سکون است و بر اساس نقش آن در جمله در محل رفع یا نصب یا جر قرار می‌گیرد. کذا در جاء كذا معلّمًا در محل رفع فاعل، در قال المعلّمً كذا وعمل كذا در محل نصب مفعول به، و در مررتُ بكذا طالبًا در محل جر با حرف جر قرار گرفته است. اسم بعد از کذا تمییز و منصوب است.

كَأَيِّنْ

کأین با کم خبریه هم‌معناست مثل: {وكأيّن من آيةٍ في السموات والأرض}. کأيّن در اصل از «کاف خطاب» و «أيٍّ» ساخته شده است و در حال حاضر یک کلمه واحد به شمار می‌آید. تنوین «أيٍّ» جزئی از ساختار کأیّن شده و به همین خاطر به صورت نون نوشته می‌شود. جایز است که کأیّن بر اساس اصل به صورت «كَأيٍّ» نوشته شود. كأيّن همچنین «كائن» نیز خوانده می‌شود. ابن کثیر و ابو جعفر در آیه کریمه {وكأيّن من نبيّ قاتل معه ربّيّون كثير فما وهنوا لما أصابهم في سبيل الله} کأیّن را کائن خوانده‌اند. همچنین ابو عمرو و یعقوب هنگام وقف بر کأیّن بر یاء به شکل «كأيّ» وقف کرده‌اند. 

اعراب کأیّن

کأیّن می‌تواند در موقعیت‌های اعرابی زیر قرار گیرد:

  • مبتدا: وقتی که بعد از آن فعل لازم، یا فعل متعدی با مفعولش، و یا جار و مجرور قرار گیرد مثل: كأيّن من عظيم مات، كأيّن من نبيٍ أنكره قومُه، كأيّن من نجمة في السماء. در این مثال‌ها مِن بعد از کأیّن حرف جر زائد مبنی بر سکون است و محلی از اعراب ندارد. توجه داشته باشید که خبر کأیّن هیچگاه مفرد یا جمله اسمیه نیست.
  • مفعول به: وقتی که بعد از کأیّن یک فعل متعدی بدون مفعول بیاید مثل: «كأيّن ترى من صامتٍ لك معجب ... زيادتُه أو نقصُه في التكلّم».

این مقاله را هم بخوانید:

صفحه «عربی دبیرستان» را ببینید:

كَيتَ و ذَيتَ

كَيتَ و ذَيتَ برای کنایه از جمله به کار می‌روند چه این جمله قول باشد مثل: قال المعلم كيتَ، و چه فعل مثل: فَعلَ كَيتَ. گفته شده که کیت برای جمله قول و ذیت برای جمله فعل به کار می‌رود. کیت و ذیت به شکل مکرر با عطف یا بدون عطف نیز به کار می‌روند که شکل همراه با عطف آن‌ها بیشتر استفاده می‌شود مثل: قال كَيتَ كَيتَ، قلت كَيتَ وكَيتَ، فَعلَ ذيتَ ذيتَ، و فعلت ذيتَ وذيتَ.

اعراب کیت و ذیت

همان طور که در مثال‌های بالا می‌بینید «کیت» غالبا در محل نصب مفعول به است. در «کیت وکیت»؛ کیت دوم اسم معطوف مبنی بر فتح در محل نصب است. «کیت کیت» اسم مرکب مبنی بر فتح هر دو جزء در محل نصب مفعول به است.

«ذیت» مبنی بر حرکت حرف آخر آن است و در محل رفع یا نصب یا جر قرار می‌گیرد مثل: دخل المعلّم الصفّ وقال ذيت وذيت، در «كان من الأمر كيت وذيت» اگر کان را ناقصه بدانیم كيت در محل نصب خبر کان و اسم آن ضمیر شأن است و اگر آن را تامه در نظر بگیریم در محل رفع فاعل است و ذیت معطوف بر آن است. [درباره کان ناقصه و تامه مراجعه کنید به چند نکته ساده ولی بسیار مهم درباره کاربرد «فعل کان» در زبان عربی]

صفحه «دوره اصطلاحات کاربردی عربی» را ببینید:

بضع

«بضع» کنایه از اعداد یک تا نه (و بنا بر قولی یک تا ده) است و کاربرد و اعراب آن هم مانند این اعداد است. [مراجعه کنید به مقاله اعداد در زبان عربی | دفتر دوم]

فلان و فلانة

«فلان» و «فلانة» کنایه از علم عاقل هستند. برای بیان کنیه‌ی علم غیر عاقل الف و لام به فلان و فلانة اضافه می‌شود (به شکل الفلان و الفلانة). أبو فلان و أم فلانة برای عقلاء، و أبو الفلان و أم الفلانة برای غیر عاقل به کار می‌روند.

اعراب فلان و فلانة

فلان و فلانة بر اساس موقعیتشان در جمله اعراب گذاری می‌شوند مثل: جاء فلانٌ و رأيت فلانًا.

«فلانة» بنابر علمیت و تأنیث ممنوع من الصرف است مثل: «ألا قاتل الله الوشاة وقولَهم ... فلانةُ أضحت خلّةً لفلان». [برای اطلاع بیشتر درباره اسم‌های غیر منصرف مراجعه کنید به مقاله غیر منصرف یا ممنوع من الصرف!]

صفحه «کلاس‌های زبان رسانه» را ببینید: