در املای عربی اصل بر «فصل» یعنی جدانویسی کلمه است زیرا هر کلمه معنایی مخصوص به خود و متفاوت با کلمات دیگر دارد.
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
قاعده کلی «فصل» و «وصل» در املای عربی
قاعده کلی «فصل» در املاء این است که هر کلمهای که هم وقف بر آن و هم ابتدای با آن صحیح باشد در نطق مستقل است پس جدا نوشته میشود مثل اسمهای ظاهر، ضمایر منفصل، افعال، و حروف معانی دو حرفی و بیشتر. اما در «وصل» قاعده کلی بدین ترتیب است که هر کلمهای که ابتدای با آن صحیح نیست به کلمه قبل از خود وصل میشود مثل ضمائر متصل، دو نون توکید، علامت تأنیث، و علامت جمع سالم. و کلمهای که وقف بر آن درست نیست باید به مابعد خود وصل شود مثل: حروف معانی تک حرفی، مرکب مزجی، کلمات مرکب از اعداد تک رقمی با مئة مثل أربعمئة، ظروف مضاف به «إذ» منون مثل: حينئذٍ و يومئذٍ. در ادامه حالات مختلف وصل در املای عربی را مورد بررسی قرار خواهیم داد:
وصل «إذ منوّنه» به ظرف
«إذ» زمانی که دارای تنوین باشد به ظرفهای «عند، حين، آن، ساعة، يوم، وقت» وصل میشود مثل: عندئذٍ، حينئذٍ، آنئذٍ، ساعتئذٍ، يومئذٍ، وقتئذٍ». اما «إذ» غیر منون باید جدا نوشته شود مثل: «شاهدتك إذ تركض».
وصل «مئة»
کلمات مرکب از اعداد تک رقمی با مئة به شکل متصل نوشته میشوند مثل: أربعمئة.
وصل در «مرکب مزجی»
دو اسمی که یک اسم مرکب مزجی را تشکیل میدهند به یکدیگر وصل میشوند مثل: بعلَبَك و مَعديكَرِب. جز در مرکب عددی یعنی أحد عشر تا تسعة عشر که جداگانه نوشته میشوند.
صفحه «دورههای متنوع آموزش زبان عربی» را در آکادمی نتحدث ببینید:
وصل و ادغام «إنْ»
«إنْ شرطیه» به «لا نافیه» متصل نوشته میشود و نون آن قلب به لام شده در لام «لا» به شکل «إلّا» ادغام میشود: اجتهد وإلّا رسبت، {إلّا تنصروه فقد نصره الله}.
وصل و ادغام «أنْ»
«أنْ ناصبه» به «لا نافیه» وصل میشود و نون آن به شکل «ألّا» در لام «لا» ادغام میشود مثل: أمَرتُه ألّا يتباطأَ، كتبت إليه ألّا تبطئ عنّي. همچنین «لام تعليل» به شکل «لئلّا» بر آن وارد میشود. اگر أنْ ناصبِ فعل مضارع نباشد فصل در آن واجب است یعنی باید جدا نوشته شود مثل: أن در أشهد أنْ لا إله إلا الله که « أنْ مخففه از أنّ مشدده» است. یا در «أن تفسیریه غیر عامل» مثل: قل له أنْ لا تخَفْ. ابوحیان و پیروان او قائل به فصل أن از لا هستند مثل: يجب أن لا تُهملَ.
وصل «ذا اشاریه»
«ذا اشاریه» به «هاء تنبیه» «لام بُعد» و «کاف خطاب» و «حَبَّ» متصل میشود: مثل: حَبّذا العامُ الجديد، لا حبّذا الكذبُ.
وصل «كي»
در غیر مصحف «کي» به «لا نافيه» وصل نمیشود مثل: اجتهد كَي لا ترسبَ. در لِكَيلا اتصال و انفصال به شکل: «لِكَيلا» و «لِكي لا» جایز است.
وصل «مَن»
«مَن استفهامیه، مَن موصول، مَن موصوف، و مَن شرطیه» به «مِن» و «عَن» وصل میشوند مثل: ممّن أنت تشكو؟ خذ العلم عمّن تثق به، عجبت ممّن مُحبٌّ لك يؤذيك، ممّن تبتعدْ أبتعدْ وعمّن ترضَ أرضَ. همچنین «مَن استفهامیه» به «في» جاره متصل نوشته میشود مثل: فيمن ترغب أن يكون معك؟ فيمن ترى الخيرَ؟
صفحه «کلاسهای نتحدث پلاس +» را ببینید:
وصل انواع «ما»
«ما» به طور کلی به دو نوع «ما اسمیه» و «ما حرفیه» تقسیم میشود. ما اسمیه شامل: استفهامیه، شرطیه، موصوله، تعجبیه، نکره، و ما حرفيه شامل: کافّه، نافیه، زائده، مُهیّئه، و مصدریه است.
ما اسمیه
از میان پنج نوع ما اسمیه دو نوعِ «شرطیه» و «تعجبیه» دارای صدارت در کلام هستند و اصولا قبل از آنها کلمهای نمیآید تا به آنها وصل شود. سه نوع دیگر یعنی استفهامیه، موصوله، و نکره با شرایطی به ماقبل خود وصل میشوند:
- ما استفهامیه: اگر قبل از «ما استفهامیه» اسمی مضاف به آن، یا یک حرف جر قرار داشته باشد ما متصل به آنها نوشته میشود و الف آن نیز حذف میشود مثل: بِمُقتَضامَ تُعاتبني؟، بِمَ تفكّر؟، عَلامَ تجلس؟
- ما موصوله و ما نکره: «ما موصوله» (به معنای الذي) و «ما نکره» موصوفه (به معنای شيء) تنها به «مِن»، «عن»، «في» متصل میشوند. در این حالت نون عَن و مِن به صورت «عمّا» و «ممّا» در میم «ما» ادغام میشود مثل: استفسر القاضي عمّا حصل، نستنتج ممّا سبق، فكّرت فيما يُزعجك، إنّ ما قلته مليح، كلُّ ما صنعت عجبٌ، رُبَّ ما معجب لك مذمومٌ عند غيرك. (در مثالها ما میتواند موصول به معنای الذي یا نکره موصوفه به معنای شيء باشد) «ما نكره» به «نِعْمَ» وقتی که عین آن مکسور شود وصل میشود اما در غیر ادغام که عین آن ساکن است باید جدا نوشته شود مثل: علّمته تعليمًا نِعِمّا، نِعمَ ما تفعل. {إنّ الله نِعِمّا يعظكم به}
صفحه «نکتههای یک دقیقهای عربی» را ببینید:
ما حرفيه
انواع ما حرفيه یعنی: نافیه، کافّه، زائده، مُهیئه، و مصدریه با شرایطی به ماقبل خود وصل میشوند:
- «ما نافیه» تنها در صورتی که حرف قبل از آن یک حرف مفرد باشد به آن متصل میشود مثل: زرتك فما وجدتك.
- «ما زائده کافّه» به «طالَ، قَلَّ، جَلَّ»، «إنّ و اخوات آن»، و «رُبَّ، كاف، باء» وصل میشود:
- ما کافّه با اتصال به فعلهای «طالَ، قَلَّ، جَلَّ، كَثُرَ، شَدَّ» مانع عمل رفع و طلب فعل توسط آنها میشود مثل: قَلّما رأيتك.
- «إنّ و اخوات آن» متصل به ما کافّه نوشته میشوند و جز در «لیتَ» که اِعمال و اهمال آن هنگام اتصال به ما کافّه جایز است «ما» موجب ابطال عمل بقیه این حروف میشود مثل: إنّما زيدٌ مجتهدٌ، اعلم أنّما الكسل مضرّ، أودّ زيارتك لكنّما الطقسُ ممطرٌ، لَعَلَّما الطقسُ جميلٌ، ليتما زيدًا ناجحٌ، ليتما زيدٌ ناجحٌ. حروف مشبهه بالفعل به «ما موصوله» و «ما نكره موصوفه» متصل نمیشوند و در این حالت عمل آنها نیز باقی میماند مثل: «إنّ ما تفعله مفيدٌ» (به معنای «إنّ الذي تفعله مفيد» یا «إنّ شيئًا تفعله مفيد»)
- ما کافّه با اتصال به حروف جر «رُبَّ، كاف، باء» مانع عمل جرّ در اسم بعد از آنها میشود مثل: ربّما الفرجُ قريبٌ، ربّما أنجحُ في الامتحان، «كما سيفُ عمرٍو لم تخُنه مضاربه».
صفحه «عربی دبیرستان» را ببینید:
- «ما زائده غیر کافّه» به این کلمات وصل میشود:
- ادوات شرط «إنْ، أينَ، حَيثُ، كَيفَ» مثل: إمّا تخافنْ فاستعد (توجه داشته باشید که هرگاه إن شرطیه با «ما» تأکید شود برای تناسب در معنی، فعل شرط هم با نون تأکید میشود. در این حالت فعل شرط به دلیل اتصال به نون توکید مبنی بر فتح و در محل جزم است)، {أينما تكونوا يدرككم الموت}، حيثما تقمْ أقمْ، كيفما تجلسْ أجلسْ. (در این مثالها ما غیر کافّه است و مانع عمل جزم ادوات شرط نشده).
- «أيّ استفهامیه» مثل: أيّما رسّام رسم هذه اللوحة؟ و «أيّ کمالیه» مثل: أخلصت له أيَّما إخلاصٍ، و «أيّ شرطیه» مثل: أيّما العملين عملتَ استفدت. (در مثالها ما غیر کافّه مانع اضافه شدن أيّ نشده است)
- «بَينَ» مثل: بينَما الصمتُ سائدٌ إذا انطلقتْ طلقةٌ نارية. (در این جا هم ما غیر کافّه مانع اضافه شدن بین به جمله نشده است)
- دو حرف جرّ «مِن» و «عَن» مثل: {ممّا خطيئاتهم أغرقوا}، عمّا قريبٍ يحضر المعلم.
- «ليت» مثل: ليتما الجوَّ صاحٍ. (در این حالت ما غیر کافّه مانع عمل ليت نشده است و همچنین ما میتواند موصوله مهمله باشد)
- ما زائده غیر کافّه از «متى، أيّان، و شتّان» جدا نوشته میشود.
- «ما مصدریه» به کلمات «حین، رَیثَ، مثل، قبل، و کلّ» وقتی که بنا بر ظرفیت منصوب باشند و حروف جر «باء، کاف، و لام» وصل میشود مثل: جئت حينَما طلعت الشمس، انتظرني ريثَما آتيك، اعتصم بالحقّ مثلَما اعتصم به سلفُك الصالح، خرجت قبلَما حضر المعلم، كلّما زرتني أكرمتك، أكافئكم بما فعلتم (یعنی بفعلكم)، أحسنوا كما أحسن غيركم (یعنی كإحسان غيركم)، كرمنا المعلم لما قدّمه من مجهودات (یعنی لتقديمه).
ما در «لا سيّما»
ما «لا سيّما» به «سيّ» وصل میشود مثل: أحبّ أصدقائي ولاسيّما زيد.
دیدگاه خود را بنویسید