در این مقاله بر آن شدم تا نکاتی مهم و اساسی را درباره جمع مؤنث سالم و جمع تکسیر با شما درمیان بگذارم. عناوین اصلی این مبحث عبارت است از؛ انواع اسم، جمع مؤنث سالم و اسمهایی که به شکل جمع مؤنث سالم جمع بسته میشوند، جمع مؤنث سالم در اسمهای مقصور و ممدود، و همچنین جمع تکسیر و اوزان مشهور آن. عامل مهم برای کسب مهارت کافی در به کارگیری نکات این درس انجام دقیق تمرینات مهارت آموز در کلاس است.
صفحه «مکالمه عربی مقدماتی» را ببینید:
انواع اسم
اسم از نظر جنس به مذکر و مؤنث و از جهت عدد به مفرد و مثنى و جمع تقسیم میشود. انواع جمع عبارتند از: جمع مذکر سالم، جمع مؤنث سالم و جمع تکسیر.
این مقاله را هم بخوانید:
جمع مؤنث سالم (جمع با ألف و تاء)
جمع مؤنث سالم با اضافه شدن «ات زائده» به اسم مفرد ساخته میشود مثل فاطمات، مريمات و مؤمنات.
«ات زائده» جزء ساختار كلمه مفرد نيست و حذف آن لطمهای به شكل اسم مفرد نمیزند. بنابراين كلماتی مثل «أصوات، أوقات، أموات، دعاة و قضاة» جمع مؤنث سالم نيستند چرا كه با حذف «ات» از آنها مفردشان به دست نمیآيد. اينها در واقع جمع مكسر برای «صوت، وقت، ميت، داعي و قاضي» هستند.
اصل در جمع مؤنث سالم این است که ساختار مفرد کلمه در هنگام ساختن جمع تغییر نکند مثل: «مسلمات وصالحات وشجرات»، ولی جمعهای دیگری به جمع مؤنث سالم ملحق شدهاند که برخی از آنها مؤنث نیستند و برخی دیگر ساختارشان هنگام جمع دچار تغییر میشود، و بر همین اساس علمای نحو گاهی این نوع جمع را به جای «جمع مؤنث سالم»، به نام «جمع مختوم به الف وتاء زائده» نامیدهاند.
صفحه «عربی دبیرستان» را ببینید:
اسمهایی که به شکل جمع مؤنث سالم جمع بسته میشوند
- عَلَم مؤنث مثل فاطمة و مريم كه جمع آنها به ترتيب فاطمات و مريمات است.
- اسمهايی كه با علامت مؤنث يعني تاء مربوطة، ألف مقصورة و ألف ممدودة خاتمه يابند مثل مؤمنة كه جمع آن مؤمنات است. توجه داشته باشید در کلماتی كه با تاء تأنيث (ة) پايان مییابند، «ة» در جمع حذف میشود: مؤمنة ← مؤمنات ، فاطمة ← فاطمات.
- مصدری كه بيش از سه حرف داشته باشد، مثل: «امتحان، توجّه و اشتراك» كه جمع آنها به ترتيب «امتحانات، توجّهات و اشتراكات» است.
- کلمات غیر عربی مثل «تليفون، تلفزيون و ريال» كه جمع آنها به ترتيب: «تليفونات، تلفزيونات و ريالات» است.
- اسم تصغير مذكر غير عاقل، مثل: دريهم (اسم تصغیر برای درهم)
- وصف مذكر غير عاقل، مثل: معدود. (برای آگاهی بیشتر درباره وصفها مراجعه کنید به شروط ساخت جمع مذکر سالم در مقاله: آن چه درباره «اسم» باید بدانید: «مثنی» و «جمع مذکر سالم»)
«بنات، أخوات، فتيات و أمهات»گرچه شكل مفرد آنها در جمع تغيير كرده ولی جمع مؤنث سالم هستند. بنت ← بنات، أخت ← أخوات، فتاة ← فتيات، أمّ ← أمّهات.
صفحه «کلاسهای زبان رسانه» را ببینید:
جمع مؤنث سالم در اسمهای مقصور و ممدود
در اسمهایی که به الف مقصوره یا ممدوده ختم میشوند برای ساختن جمع مؤنث سالم، همانند مثنی عمل میکنیم، یعنی:
- در اسمهای مقصور سه حرفی هنگام ساختن جمع، «ألف» آنها به اصل خود يعنی «واو» يا «ياء» باز میگردد مثل: رَحى ← رحيات و عصا ← عصوات
- در «اسمهای مقصور بيش از سه حرفی» همواره ألف تبديل به ياء میشود مثل: فُضلى ← فضليات
- در اسمهای مؤنثی كه به ألف ممدوده زائده ختم میشوند، «همزه» تبديل به «واو» میشود مثل: صحراء ← صحراوات.
اسمهای ملحق به جمع مؤنث سالم
ملحقات به جمع مؤنث سالم دو گروه هستند: یکی «أولات» به معنای صاحبات که از لفظ خود مفرد ندارد و دیگری اسمهای خاصی که بر مفرد مؤنث یا مذکر دلالت دارند ولی شکل و ظاهر آنها مانند جمع مؤنث سالم است مثل: «عرفات» در مکه و «أذرعات» که منطقهای در شام است.
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
جمع تكسير
جمع تکسیر یا جمع مکسر جمعی است که بر خلاف جمع سالم ساختار مفرد آن هنگام ساختن جمع تغییر میکند و به عبارتی میشکند. این تغییر میتواند با افزودن حروف (رَجُل ← رِجال)، کاهش حروف (كِتاب ← كُتُب)، و تغییر در حرکات (أَسَد ← أُسْد) باشد. برای ساختن جمع تكسير قاعده ثابتی وجود ندارد بلكه بر اساس وزنهایی شنيداری (سماعی) ساخته میشود كه برخی از مشهورترين آنها عبارتند از :
أفعِلَة: غِذاء ← أغذيَة، دَواء ← أدويَة
أفعُل: لِسان ← ألسُن، رِجْل ← أرجُل، عَين ← أعيُن
فِعلَة: صَبيّ ← صبية، فَتى ← فتية
أفعال: عُنُق ← أعناق، بَطَل ← أبطال
أفعال: عَمّ ← أعمام، سَيف ← أسياف
أفعِلاء: نَبيّ ← أنبياء
فِعال: جَبَل ← جِبال، ثَمَرَة ← ثِمار، كَريم ← كِرام
فُعَلاء: بَخيل ← بُخلاء، عالِم ← عُلَماء، كَريم ← كُرَماء
فُعْل: أحمَر(حَمراء) ← حُمر، أصفر(صفراء) ← صُفر، أسود(سوداء) ← سود
فُعُل: كِتاب ← كُتُب، سَفينَة ← سُفُن، صَحيفَة ← صُحُف، مَدينَة ← مُدُن
فُعَل: غُرفَة ← غُرَف، حُجَّة ← حُجَج
فِعال: رُمْح ← رِماح، دُهْن ← دِهان
فُعول: قَلب ← قُلوب، شَمس ← شُموس
فِعْلان: تاج ← تيجان، جار ← جيران
فِعلان: حوت ← حيتان، عود ← عيدان
فَعائِل: عَجوز ← عَجائِز، عَشيرَة ← عَشائر
فَواعِل: زَورَق ← زَوارِق، جَوهَر ← جَواهِر
مَفاعيل: مِصباح ← مَصابيح، ميثاق ← مَواثيق
مَفاعِل: مَسجِد ← مَساجِد، مِكْنَسَة ← مَكانِس
فَواعِل: أفضَل ← أفاضِل، أكرَم ← أكارِم
فَعْلى: مريض ← مَرضَى، قتيل ← قَتْلَى
این مقاله را هم بخوانید:
دیدگاه خود را بنویسید