در مجموعه مقالات پیش رو به شناخت توابع و احکام مربوط به آنها خواهیم پرداخت. برای شروع، مبحث نعت یا صفت را به دلیل اهمیت ویژه آن انتخاب کردهام. مقدمات مبحث نعت گرچه گاهی سهل و ساده مینماید اما به تجربه دریافتهام که به کارگیری و استفاده از صفات در مکالمه زبان عربی خصوصا مهارتیابی در مطابقت نعت و منعوت زمانی نسبتا طولانی میطلبد و نیازمند طراحی تمرینات و اجرای برنامه مستمر برای تقویت این مهارت است.
صفحه «کلاسهای دوره جامع مکالمه زبان عربی» را ببینید:
توابع
تابع؛ اسم یا ترکیبی است که در اعراب به طور مطلق از اسم قبل از خود پیروی و تبعیت میکند و اعراب آن دقیقا اعراب کلمه قبل از آن است. توابع عبارتند از: نعت، توکید، بدل، عطف بیان، و معطوف با حرف. در این دفتر به شرح و بیان نعت میپردازیم.
نعت
نعت یا صفت؛ تابعی است که متبوع خود را با بیان صفتی از آن یا صفتی از آن چه که متعلق به آن است کامل میکند. فایده نعت در معارف توضیح یعنی رفع اشتراک لفظی یک اسم معرفه، و در نکرات تخصیص به معنای کاهش اشتراک معنوی اسم نکره است مثل: جاء زيدٌ التاجرُ و جاء رجلًا عالمًا. نعت گاهی برای مدح و ذم و ترحم و توکید به کار میرود: شهد الله العظیم، أعوذ بالله من الشيطان الرجيم، اللهمّ ارحم عبدك المسكين، الأمس الدابر لا يعود، {فإذا نفخ في الصور نفخةٌ واحدةٌ}، {فاسلك فيها من كلٍّ زوجين اثنين}
نعت حقیقی و سببی
بر اساس تعریفی که از نعت ارائه شد نعت به دو دسته حقیقی و سببی تقسیم میشود. نعت حقيقی نعتی است که منعوت خود را با ذکر صفتی از آن توضیح میدهد مثل: الرجلُ الكريمُ. نعت سببی آن نعتی است که منعوتش را با ذکر صفتی از متعلقات آن توضیح میدهد مثل: جاء الرجلُ الكريمُ أبوه. در این جا «کریم» صفت برای خود «مرد» نیست بلکه صفت برای چیزی متعلق به منعوت یعنی پدر اوست.
صفحه «کلاسهای نتحدث پلاس +» را ببینید:
مطابقت نعت با منعوت
نعت حقیقی در اعراب و جنس و عدد و نکره و معرفه بودن از منعوت خود تبعیت میکند. به مجموعه مثالهای زیر توجه کنید: {إنّه لقرآنٌ كريمٌ}، {وأعدّ لهم أجرًا كريمًا}، {وزروعٍ ومقامٍ كريمٍ} / {كلٌّ في كتابٍ مبينٍ}، {تلك آياتُ الكتابِ المبينِ} / {وقال رجلٌ مؤمنٌ من آل فرعون...}، {وامرأةً مؤمنةً إن وهبت نفسها للنبيّ} / «هذا منزلٌ واسعٌ»، «هاتان فتاتان عاقلتان»، «عاشرتُ إخوانًا مستقيمين».
- نعت سببی اگر همراه ضمیر منعوت نباشد تبعیت آن از منعوت همانند نعت حقیقی است مثل: «هذا بستانٌ جميلُ الأزهارِ»، اما اگر حاوی ضمیر منعوت باشد تنها در اعراب و تعریف و تنکیر از منعوت پیروی میکند و در تذکیر و تأنیث تابع ما بعد خود است و از نظر عدد هم همواره مفرد است. به این مثالها دقت کنید: هذا كتابٌ مفيدٌ محتواه، هذا هو الكتاب المفيد محتواه، هذا رجلٌ عالٍ قدرُه، هذا رجلٌ عاليةٌ منزلتُه، مررت بالرجلِ الجديدةِ سيارتُه، جاء الرجلُ الكريمُ أبوه، جاء الرجلانِ الكريمةُ أمُّهما، جاء الرجالُ الكريمُ أبوهم.
- نعت در پنج وزن فَعول به معنای فاعل مثل صبور، فَعیل به معنای مفعول مثل جریح، مِفعال مثل مبسام، مِفعيل مثل مسکین و مِفعَل مثل مِغشَم و همچنین در «أفعل تفضیل همراه با مِن»، برای مذکر ومؤنث یکسان است: رأيت امرأةً صبورًا أفضلَ مِن هند.
- برای جمع غیر عاقل نعت میتواند به صورت مفرد مؤنث یا جمع مؤنث سالم بیاید: «هذه جبال عالية» یا «هذه جبال عاليات»، {وجعلنا فيها رواسيَ شامخاتٍ}.
- در جمعهای عاقل ملحق به جمع مذکر سالم و جمع مکسر و جمع مؤنث سالم مطابقه نعت با منعوت جایز است مثل: البنون الصالحون یا البنون الصالحة، الرجال المحسنون يا الرجال المحسنة، المؤمنات الفاضلات يا المؤمنات الفاضلة.
- در «اسم جمع» جایز است که نعت به اعتبار لفظ اسم جمع؛ مفرد و به اعتبار معنای آن؛ جمع باشد مثل: عاشرنا قوما مهذّبا یا عاشرنا قوما مهذّبین. برای آشنایی با اسم جمع مراجعه کنید به مقاله اقسام مهمی از جمع در زبان عربی!
- اگر منعوت از مذکر و مؤنث تشکیل شده باشد بنا بر قاعده تغلیب مذکر غالب است و نعت مذکر میآید: جاء يوسف ومريم العاقلان، و اگر مرکب از عاقل و غیر عاقل باشد نعت مطابق با عاقل در نظر گرفته میشود: هلك الجنود والخيول النافعون.
این مقاله را هم بخوانید:
صفحه «گفتگوی تخصصی عربی» را در نتحدث پلاس + ببینید:
نعت مشتق و مؤول به مشتق
اسم مشتق اسمی است که بر یک معنا و صاحب آن معنا دلالت دارد. نعت در اصل باید اسم مشتق عامل یعنی اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبهه، صیغه مبالغه و اسم تفضيل باشد مثل: قائم، كاتب، مهذَّب، حسن، و أفضل.
علاوه بر این گروهی از اسمهای جامدی که در معنا شبیه به مشتق هستند و در اصطلاح مؤول به مشتق نامیده میشوند نیز نعت قرار میگیرند. این اسمها عبارتند از:
- مصدر: أنت رجل عدل یعنی عادل، {وكانوا قومًا بورًا}، {إنّا سمعنا قرآنًا عجبًا}، {وجاؤوا على قميصه بدمٍ كذبٍ}،
- اسم اشاره: أكرم عليًّا هذا (به معنای المشار إلیه)، {فذوقوا بما نسيتم لقاء يومكم هذا}
- ذو به معنای صاحب و ذات به معنای صاحبة: جاء رجل ذو علم وامرأة ذات فضل، {كذّبت قبلهم قوم نوح وعادٌ وفرعونُ ذو الأوتاد}
- اسم موصول مقرون به أل: جاء الرجل الذي اجتهد یعنی مجتهد
- آن چه که به تعداد منعوت دلالت دارد: جاء رجالٌ أربعةٌ (یعنی معدودون بهذا العدد). توجه داشته باشید؛ جنس عددی که نعت قرار گرفته یعنی بعد از معدود خود آمده تابع قاعده عمومی اعداد است مثل: {في ظلمات ثلاث}، {وكنتم أزواجا ثلاثة}، {تسبّح له السموات السبع}، {قل من ربّ السموات السبع}، {والفجر وليال عشر}. گروهی از علمای نحو البته قائل به جواز مطابقت عدد متأخر شدهاند. برای اطلاع بیشتر درباره اعداد مراجعه کنید به مقاله اعداد در زبان عربی | دفتر اول.
- اسم منسوب: رأيت رجلًا تمیمیًّا (یعنی منسوبا إلی تمیم)
- اسم جامدی که بیانگر تشبیه است: رأيت رجلًا أسدًا، یا: هو رجلٌ ثعلبٌ (به معنای محتال)
- ما نکره مبهمه: لأمرٍ ما جدع قصيرٌ أنفَه (یعنی لأمرٍ عظيمٍ)
- كلّ و أيّ که دلالت بر کمال یک صفت در موصوف دارند: أنت رجلٌ كلُّ الرجلِ، جاءني رجلٌ أيُّ الرجلِ یا أيُّما رجلٍ (به معناى الكامل في رجولته)
صفحه «کلاسهای میزگرد عربی» را ببینید:
نعت مفرد، جمله، و شبه جمله
یک اسم نکره میتواند دارای نعت مفرد و جمله و شبه جمله یعنی ظرف یا جار و مجرور باشد: {وهذا كتابٌ أنزلناه مباركٌ مصدّقُ الذي بين يديه ولتنذر أمّ القرى ومن حولها}، {وقال رجلٌ مؤمنٌ من آل فرعونَ يكتم إيمانَه}
برای این که یک جمله اسمیه یا فعلیه نعت قرار گیرد سه شرط لازم است:
- اول آن که منعوت آن نکره محضه خالی از أل جنسیه و اضافه و وصف باشد مثل: {واتقوا يومًا ترجعون فيه إلى الله}. و در صورتی که منعوت نکره محضه نبود جایز است که جمله پس از آن را نعت یا حال به حساب آوریم.
- دوم جمله نعت شامل ضمیر مذکور یا مقدری باشد که آن را به منعوت مرتبط سازد. در غیر این صورت جمله اجنبی است و موجب تخصیص منعوت نکره نخواهد شد: {واتقوا يومًا ترجعون فيه إلى الله}، {واتقوا يومًا لا تجزي نفس عن نفس شيئا} (أي لا تجزي فيه).
- سوم این که جمله خبریه باشد. جمله انشائیه چه طلبی باشد چه غیر طلبی نعت واقع نمیشود ولی جمله شرطی میتواند به عنوان نعت به کار رود: رأيت رجلًا إن تكرمه يكرمك.
توجه داشته باشید که اعراب جمله نعت اعراب محلی است.
دیدگاه خود را بنویسید