این درس درباره احکام توکید فعل مضارع با دو نون توکید ثقیله و خفیفه است. عناوین اصلی مقاله عبارتند از: وجوب توکید فعل مضارع، جواز توکید فعل مضارع، امتناع توکید فعل مضارع، راههای توکید فعل مضارع، و احکام مخصوص به نون توکید ساکنه.
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
نون توکید
نون توکید بر دو نوع است: نون توکید ثقیله که مشدّد و مفتوح است مثل: لا تُهمِلَنَّ واجبًا. و نون توکید خفیفه که بدون تشدید و ساکن است مثل: لَأبتعِدَنْ عن المنكر. این دو نون در آیه کریمه {لَيُسجَنَنَّ ولَيكونَنْ من الصاغرين} جمع شدهاند. توکید برای برانگیختگی و ترغیب و تحریک است که مناسب زمان آینده است و به همین دلیل فعل ماضی اصولا توکید نمیشود مگر در موارد نادری که گفته شده فعل در لفظ ماضی و در معنی مستقبل است اما توکید فعل امر بدون هیچ شرطی جایز است. توکید فعل مضارع را در سه حالت توکید وجوبی، توکید جوازی، و امتناع توکید فعل مضارع مورد بررسی قرار میدهیم:
وجوب توکید فعل مضارع
فعل مضارع در صورتی که مثبت و مستقبل باشد و در جواب قسم آمده باشد و فاصلهای هم بین آن و جواب قسم نباشد باید توکید شود مثل: {تالله لأكيدنَّ أصنامكم}. در مثل {تالله تفتأُ تذكر يوسف} که غیر مؤکد است به دلیل تقدیر حرف نفی است یعنی «لا تفتأُ»
جواز توکید فعل مضارع
فعل مضارع در موارد زیر میتواند تاکید شود:
- پس از یکی از ادوات طلب: هل تساعدنَّ الفقير؟ {ولا تحسبنَّ الله غافلا عما يعمل الظالمون}. نهی، تمنی، عرض، تحضیض، استفهام، و دعا از انواع طلب هستند.
- بعد از ادات شرطی که همراه با ما زائده است: {فإمّا ينزغنَّك من الشيطان نزغٌ فاستعذ بالله}.
- وقتی که منفی باشد با این شرط که جواب قسم نباشد: {واتقوا فتنةً لا تصيبنَّ الذين ظلموا منكم خاصَّةً}.
- بعد از ما زائدهای قرار گیرد که مسبوق به ادوات شرط نباشد مثل: بجهدٍ لا تَبلُغنْ.
امتناع توکید فعل مضارع
فعل مضارع در حالات زیر توکید نمیشود:
- زمانی که جواب قسم قرار گیرد ولی یکی از شروط وجوب توکید را نداشته باشد مثلا منفی باشد یا بین آن و لام فاصله باشد یا دلالت بر زمان حال داشته باشد مثل: «والله لن أهمل»، {ولسوف يعطيك ربّك فترضى}، «يمينًا لأبغِضُ كلَّ امرئٍ يزخرف قولًا ولا يفعل».
- هنگامی که مسبوق به آن چه که اجازه توکید میدهد که در بخش جواز توکید فعل مضارع ذکر شد نباشد: سأقوم الليل وأصوم اللنهار.
صفحه «کلاسهای میزگرد عربی» را ببینید:
حالتهای توکید فعل مضارع
- فعل صحیح الآخر: يَدرسُ ← هل يَدرسَنْ؟ هل يدرسَنَّ؟
- منتهی به الف: يسعى ← هل يَسعَينَ؟ هل يَسعَيَنَّ؟ (قلب الف به یاء مفتوحه)
- منتهی به یاء: يمشي ← هل يَمشِيَنْ؟ هل يَمشِيَنَّ؟ (دادن حرکت فتحه به یاء)
- صحیح الآخر مسند به الف اثنین: : يذهبان ← هل يذهبانِّ؟ در این حالت فعل مضارع تنها با نون ثقیله تأکید میشود و مرفوع است با ثبوت نونی که به دلیل اجتماع سه تا نون حذف شده و دلیل رفع آن علیرغم این که به نون توکید متصل شده این است که این اتصال مباشر نیست.
- صحیح الآخر مسند به واو جماعت: يدرسون ← أيدرُسُنَّ؟ أيدرُسُنْ؟. فعل مضارع مرفوع است با ثبوت نون محذوفه که به دلیل اجتماع سه تا نون حذف شده و دلیل رفع این است که نون توکید مستقیما به فعل مضارع متصل نشده.
- صحیح الآخر مسند به یاء مخاطبه: تدرسين ← أتَدرُسينَنَّ؟ أتدرُسِنَّ؟ رفع مضارع در این جا هم مانند حالت قبل است.
- منتهی به الف مسند به الف اثنین: يَسعى ← أيَسعَيانِّ تنها با نون ثقیله تأکید میشود و اعراب آن هم همانند هل يذهبانِّ در شماره ۴ است.
- منتهی به الف مسند به واو جماعت: يَسعَونَ ← أيَسعَوُنَّ؟ فعل مضارع مرفوع است با ثبوت نون محذوفه که به دلیل توالی سه نون حذف شده و واو ضمیر متصل مبنی در محل رفع فاعل و نون حرف توکید.
- منتهی به الف مسند به یاء مخاطبه: تَسعَينَ ← أتَسعَيِنْ؟ أتَسعَيِنَّ؟ اعراب نیز همانند حالت قبلی است.
- معتل الآخر با واو مسند به الف اثنین: تدنو ← أتَدنُوانِّ؟ با نون خفیفه توکید نمیشود و اعراب آن هم مانند شماره ۴ است.
- معتل الآخر با واو مسند به واو جماعت: تدعون ← أتدعُنَّ؟ أتدعُنْ؟ مضارع مرفوع با ثبوت نون محذوفه به دلیل توالی امثال، واو محذوفه ضمیر متصل مبنی در محل رفع فاعل و نون حرف توکید است.
- معتل الآخر با واو مسند به یاء مخاطبه: تَدعینَ ← أتدعِنَّ؟ أتدعِنْ؟ مضارع مرفوع با ثبوت نون محذوفه به دلیل توالی امثال، یاء محذوفه ضمیر متصل مبنی در محل رفع فاعل و نون حرف توکید است.
- معتل الآخر با یاء مسند به الف اثنین: تَمشِيانِ ← أتَمشِيانِّ؟ تنها با ثقیله توکید میشود اعراب آن هم مثل شماره ۴ است.
- معتل الآخر با یاء مسند به واو جماعت: تَمشونَ ← أتَمشُنَّ؟ أتَمشُنّ؟ اعراب آن هم مثل شماره ۱۱ است.
- معتل الآخر با یاء مسند به یاء مخاطبه: تَمشينَ ← أتَمشِنْ؟ أتَمشِنَّ؟ اعراب آن مانند شماره ۱۲ است.
- صحیح الآخر مسند به نون نسوه: تدرُسنَ ← أتَدرُسْنانِّ؟ با نون خفیفه توکید نمیشود، نون در آن ضمیر مبنی در محل رفع فاعل، الف حرف فصل، و نون برای توکید است.
- معتل الآخر مسند به نون نسوه: تَرضَينَ ← أتَرضَينانِّ؟ تَدعونَ ← أتَدعَونانِّ؟ تَمشينَ ← أتَمشينانِّ؟ اعراب مانند حالت قبل است.
صفحه «دوره اصطلاحات کاربردی عربی» را ببینید:
احکام نون توکید ساکنه
احکام نون توکید ثقیله و خفیفه یکسان است مگر در سه حکم زیر:
- نون توکید خفیفه بر خلاف نون ثقیله بعد از الف اثنین یا الفی که نون نسوه را از نون توکید متمایز میکند قرار نمیگیرد.
- اگر قبل از نون توکید خفیفه فتحه باشد در وقف همانند تنوین تبدیل به الف میشود: «وإياك والميتات لا تَقرَبنَّها ولا تعبدَ الشيطان والله فاعبُدا»، {كلّا لئن لم ينته لنسفعًا بالناصية}، {ولئن لم يفعل ما آمره ليُسجنَنَّ وليكونًا من الصاغرين}.
- اگر بعد از نون توکید خفیفه حرف ساکنی قرار گیرد نون برای جلوگیری از التقاء ساکنین حذف میشود: مثل «ولا تعبدَ الشيطان» در بیت پیشین. «لا تعبدَ»: فعل مضارع مبنی بر فتح به دلیل اتصال آن به نون توکید خفیفهای که برای جلوگیری از التقاء ساکنین حذف شده است در محل جزم با لا. (اگر نون توکید را در آن مقدر نگیریم میتوان «لا تعبدِ» را مجزوم غیر مبنی به حساب آورد.)
دیدگاه خود را بنویسید