در بخش دوم از مقاله مفعول فیه یا ظرف برخی احکام مهم مربوط به مبحث ظرف را مطرح خواهیم کرد. عناوین اصلی این درس عبارتند از: ناصب یا عامل ظرف، متعلَّق ظرف، حذف عامل ظرف، و نایب ظرف.
صفحه «کلاسهای خصوصی زبان عربی» را ببینید:
ناصب ظرف (عامل ظرف)
ظرف در اسمهای معربی مثل: یوم و وراء منصوب است و در ظروف مبنی مثل: حیث و منذ در محل نصب قرار دارد.
ظروف مرفوع و ظرفهایی که به دلیلی غیر از ظرفیت منصوبند و همچنین ظرفهای مجرور اگرچه مجرور با في دال بر ظرفیت باشند ظرف نامیده نمیشوند و اعراب ظرف را هم ندارند گرچه دلالت بر زمان و مکان داشته باشد.
ناصب یا عامل ظرف همان فعل یا حدثی است که در خلال ظرف رخ داده است. این کلمات میتوانند عامل ظرف باشند:
- مصدر: المشي يمينَ الطريق أسلم والجري وراء السيارات يعرّض للأخطار.
- فعل: انواع فعل از تام و ناقص و جامد و متصرف و لازم یا متعدی میتوانند متعلق ظرف باشند جز لیس که در تعلق به آن اختلاف است: أنجزت عملي مساء ثمّ قعدت أمام التلفاز أتمتع به.
- وصف مشتق حقیقی عامل: مثل اسم فاعل و اسم مفعول و...:الطائرة مرتفعة فوق السحاب، والسحاب مركوم تحتها لا يعوقها.
- وصف جامد مؤول: أنت عليٌّ عند الفصل في قضايا الناس که منظور از علی عادل است و ظرف هم منصوب با آن است
صفحه «کلاسهای میزگرد عربی» را ببینید:
متعلَّق ظرف
هر ظرف منصوبی نیازمند به متعلق است و باید متعلق به ناصب خود یعنی عاملی که موجب نصب در آن است باشد.
منظور از تعلق؛ ارتباط ظرف با عامل آن است به شکلی که گویی جزئی از آن است و معنای آن جز با تعلق به عامل آشکار نمیشود و در عین حال معنای عامل را نیز کامل میکند. به بیان دیگر عامل معنای خود را در جمله ارائه میکند ولی این معنی جز با ظرف که متمم و مکمل آن است کامل نمیشود. مثلا وقتی میگوییم مریض نشست در معنای این جمله احساس نقص میکنیم و سؤالاتی در ذهنمان شکل میگیرد که مثلا کجا نشست: روی تخت یا کنار آن؟ چه زمانی نشست؟ و سؤالات دیگری از این قبیل. با آمدن یک ظرف مکانی یا زمانی معنای عامل تکمیل میشود و این ابهامات برطرف میشوند.
پیدا کردن عامل ظرف نیاز به دقت و هوشمندی دارد خصوصا آن گاه که افعال یا شبه فعلهای متعددی در جمله وجود داشته باشد که باید از میان آنها عامل حقیقی را پیدا کرد. در جمله «أسرعت الطائرة التي تخيرتها بين السحب» کسی که تسلط کافی بر مبحث ندارد ممکن است که ظرف را به نزدیکترین فعل یعنی «تخیرت» نسبت دهد و مربوط به آن بداند. در این صورت معنای جمله این چنین است: هواپیما را در میان ابرها انتخاب کردم (تخيرتها بين السحب) و حال آن که صحیح این است که در میان ابرها سریع حرکت کرد (أسرعت بين السحب) یعنی ظرف «بین السحب» مربوط و متعلق به أسرعت است نه تخیرت.
عامل ظرف همیشه پیش از آن نمیآید و ممکن است بعد از آن قرار بگیرد مثل: عند الشدائد تذهب الأحقاد
صفحه «کارگاه تخصصی سخنرانی و خطابه» را ببینید:
حذف عامل ظرف
عامل ظرف با وجود قرینه جوازا حذف میشود مثل این که در پاسخ به متى وصلت؟ گفته میشود: وصلت يوم الجمعة. به ظرفی که عامل آن مذکور است یا جوازا حذف شده «ظرف لغو» میگویند. در مقابل ظرفی که عامل آن وجوبا حذف شده «ظرف مستقَر» نام دارد. حذف عامل ظرف در سه موضع واجب است:
- هنگامی که عامل از افعال عموم مثل: استقر، وُجد، و كان، و حصل یا اسمهای مشتق از آنها مثل مستقر، موجود، کائن و حاصل باشد متعلق در تقدیر گرفته میشود. متعلق مقدر میتواند: خبر، حال، صفت، و صله موصول باشد: العصفور فوق الغصن، مررت برجل عند المدرسة، رأيت الهلال بين السحاب، حضر من عنده الخبر اليقين. در این مثالها عامل مقدر ممکن است فعل یا وصف در نظر گرفته شود جز در مثال آخر که به این دلیل که در موصولاتِ بدون أل صله باید جمله فعلیه باشد متعلق مقدر آن باید فعل باشد نه اسم.
- زمانی که ظرف بنا بر اشتغال منصوب باشد یعنی عامل متأخر با اشتغال به عمل در ضمیر ظرف از خود ظرف رویگردان باشد: يومَ الأحد سافرت فيه (مراجعه کنید به باب اشتغال)
- وقتی که متعلق لفظی باشد که عرب در بیشتر کاربردهای خود آن را حذف کرده است مثل: «حينئذ الآنَ». حينئذ الآنَ یعنی: «حصل ذلك حين إذ كان كذا وكذا واسمع الآنَ كلامي» است. کاربرد حينئذ الآنَ زمانی است که کسی موضوعی قدیمی را مطرح میکند که وقت آن گذشته و ما با گفتن این عبارت از او میخواهیم که آن را رها کند به موضوع فعلی بپردازد. حينئذ به وسیله حصل و الآنَ توسط اسمع که هر دو فعل به دلیل سماع وجوبا حذف شدهاند منصوبند.
صفحه «دوره اصطلاحات کاربردی عربی» را ببینید:
نایب ظرف
کلمات زیر میتوانند نایب ظرف باشند و بنا بر ظرفیت و به عنوان مفعول فیه منصوب شوند:
- مضاف به ظرف که دلالت بر کلیت و بعضیت داشته باشد مثل: مشيت كلَّ النهار أو كلَّ الفرسخ، أو جميعَهما أو عامّتَهما، أو بعضَهما، أو نصفَهما، أو ربعَهما.
- صفت ظرف: وقفت طويلا من الوقت وجلست شرقيَّ الدار (يعنى: وقفت زمانا طويلا منه و جلست مكانا شرقيا منها)
- اسم اشاره: مشيت هذا اليومَ مشيا متعبا وانتبذت تلكَ الناحية.
- عددی که ممیز آن ظرف است یا خود مضاف به ظرف است: سافرت ثلاثين يوما، سرت أربعين فرسخا، لزمت الدار ستة أيام، سرت ثلاثة فراسخَ.
- مصدری که متضمن معنای ظرف است: در این حالت ظرف مضاف به مصدر حذف و مصدر (مضاف الیه) جانشین آن میشود مثل: سافرت طلوعَ الشمس که اصل آن سافرت وقتَ طلوعِ الشمس بوده. این مورد بیشتر در ظروف زمان دیده میشود به شرطی که وقت یا مقداری را نشان دهند. وقت مثل: قدمت قدومَ الركب، وكان ذلك خفوقَ النجم، وجئتك صلاةَ العصرِ. و مقدار مانند: انتظرتك كتابةَ صفحتين، أو قراءةَ ثلاثِ صفحات، نمت ذهابَك إلى دارك ورجوعَك منها، نزل المطر ركعتين من الصلاة، أقمت في البلد راحةَ المسافر.
- در برخی الفاظ مسموعه که عرب آنها را متضمن معنای فی دانسته و مانند ظروف زمان منصوب کرده است. مثل: أحقًّا أنك ذاهب؟ که در اصل أفي حقٍّ.. بوده است. «أفي الحقّ أنّي مغرم بك هائمٌ ... وأنّكِ لا خَلٌّ هواك ولا خمر»، غيرَ شكّ أنّي على حقّ، جحدَ رأيي أنّك مُصيب، ظنًّ منّي أنّك قادم.
ضمیر ظرف بنا بر ظرفیت منصوب نمیشود بلکه باید با في مجرور شود مثل: يومَ الخميس صمت فيه مگر این که متضمن معنای في نباشد که با اسقاط حرف جر میتواند به عنوان مفعول به منصوب شود: إذا جاء يومُ الخميس صمتُه، «قليلٍ سوى الطعن النِّهال نوافلُه ... ويومٍ شهدناه سُليمًا وعامرًا».
دیدگاههای بازدیدکنندگان
حافظ
12 روز پیشسلام
وقت بخیر
فرق بین ظرف زمان محدود با عددی که از ظرف نیابت می کند چیست؟
ممنون
مدیر سایت
11 روز پیشبا سلام،
دو کلمه مختلف هستند. یکی اسم دال بر زمان محدود و دیگری عدد است.
اعداد به خودی خود دلالت بر زمان یا مکان وقوع فعل ندارند پس ظرف نیستند اما عددی که معدود آن ظرف باشد میتواند جانشین ظرف شود مثلا در سافرت ثلاثين يوما؛ ثلاثین بنا بر نیابت از یوم منصوب شده و به دلیل ابهام نیازمند ممیزی است که همان یوم بعد از آن است. در مقابل در مثلِ يستريح الناس من عناء العمل ليلًا؛ لیل اسم آشکاری است که دلالت بر یک زمان محدود دارد (و عدد نیست) و بنا بر ظرفیت منصوب شده است. /موفق باشید