یکی از اسلوب‌های مهم و مشهور در زبان عربی اسلوب استثناء است. در مکالمه عربی فصیح زیاد درگیر رعایت جزئیات اعرابی این اسلوب نخواهید بود اما دانستن قواعد آن برای نوشتن به زبان عربی مهم است. با مطالعه این مقاله ضمن اطلاع از بخش‌های مهمی از مبحث استثناء با نحوه بیان اینچنین مباحثی در یک کتاب مرجع هم آشنا می‌شوید و در ادامه اصطلاحاتی همچون: مستثنی، مستثنی منه، ادوات استثناء، استثنای منقطع و متصل، استثنای تام، مفرغ، استثنای موجب و غیر موجب و برخی انواع نفی و شبه نفی را خواهید آموخت. شرح و توضیح مبحث استثناء در کلاس توسط استاد به سرعت و سادگی پیچیدگی‌های آن را در نظر زبان‌آموزان سهل و ساده خواهد نمود.

صفحه «کلاس‌های دوره جامع مکالمه زبان عربی» را ببینید:

این مقاله را هم بخوانید:

تعریف استثناء

استثناء، خارج ساختن اسم پس از ادات استثناء از حکم پیش از آن است. مثل: جاء التلاميذ إلا سميرا. (همه دانش‌آموزان آمدند به جز سمیر)

بخش‌های مختلف استثناء

جمله‌ی استثناء با این ترتیب از ٣ بخش تشکیل می‌شود: مستثنی منه، ادات استثناء و مستثنی مثل: نام الأطفال إلا هندا. (همه بچه‌ها به جز هند خوابیدند)

ادوات استثناء

ادوات استثناء چهار نوع هستند: 

  • حرف استثنای «إلا» 
  • دو فعل «لیس» و«لا یکون» 
  • ادواتی که می‌توانند فعل یا اسم باشند شامل: «خلا، حاشا و عدا» 
  • دو اسم «غیر» و «سوی». سوی به شکل «سِوی» مثل رِضی و «سُوى» مثل هُدى و «سَواء» مانند سَماء و «سِواء» مثل بِناء بیان می‌شود و با کسره فصیح‌تر است.

صفحه «عربی دبیرستان» را ببینید:

عربی دبیرستان و کنکور

انواع استثناء

١. استثنای تام: که در آن مستثنی منه ذکر شده است مثل: ركب الطلاب الطائرة إلا زيدًا (همه دانشجویان سوار هواپیما شدند مگر زید)

٢. استثنای مفرّغ: که مستثنی منه در آن حذف شده است و جمله استثنا هم غیر موجب (یعنی منفی) است مثل: ما يكتم السر إلا الأصدقاءُ ( جز دوستان هیچکسی راز را پنهان نمی‌دارند) که در اصل این طور است: ما يكتم من الناس السر إلا الأصدقاءُ. (از میان مردم هیچکسی جز دوستان راز را پنهان نمی‌دارند)

٣. استثنای موجب یا استثنایی که با یکی از ادوات نفی یا شبه نفی، منفی نشده است. همچون کلام خدای متعال: «فشربوا منه إلا قليلًا منهم» (البقرة ٢٤٩). در استثنای موجب تام مستثنی منصوب است.

شبه نفی شامل: نهی {ولا تجادلوا أهل الكتاب إلا بالتي هي أحسن} (العنكبوت/٤٦)، استفهام انکاری {فهل يهلك إلا القوم الفاسقون} (الأحقاف/٣٥) و استفهام توبیخی {قال أتعبدون ما تنحتون} (الصافات/٩٥) است.

۴. استثنای غير موجب استثنایی است که جمله‌ی ‌آن شامل نفی یا شبه نفی است مثل: «ما رسب سوى زيدٍ»

نفی می‌تواند لفظی یا معنوی باشد. نفی لفظی آنی است که حاوی یکی از حروف نفی است مثل: «ما نجح إلا زيدٌ» و نفی معنوی آن نفیی است که مفهوم نفی در آن از معنی فهمیده می‌شود مثل: «يأبى الله إلا أن يتمّ نوره» (التوبة ٣٢) (يأبى یعنی نمی‌خواهد و به معنای نفی است) ویا: «قلَّ رجلٌ يكذب»

صفحه «کلاس‌های خصوصی زبان عربی» را ببینید:

۵. استثنای متصل: استثنائی است که مستثنی در آن بخشی از مستثنی منه است مثل: «خاطت الخياطة الثوبَ إلا أكمامَه» (خیاط لباس را به جز آستین‌هایش دوخت) و مثل: «حضر الأساتذة إلا سياراتهم»

۶. استثنای منقطع: در استثنای منقطع، مستثنی بخشی از مستثنی منه نیست همچون کلام خدای متعال در سوره مریم آیه ٦٢: «لا يسمعون فيها لغوا إلا سلاما»

در استثنای منقطع گرچه مستثنی بخشی از مستثنی منه نیست ولی نوعی ارتباط معنوی میان آن‌ها برقرار است بنابراین در هر استثنای منقطعی قرار گرفتن «لکن» (با نون ساکن یا مشدد) به جای ادات استثناء درست است. البته این که در استثنای منقطع «لکن» حقیقتا به عنوان ادات استثناء به کار رود مجاز نیست.

احکام مستثنی با «إلا»

هنگامی که ادات استثناء «إلا» باشد مستثنی دارای ٣ حکم است:

١. اگر استثناء تام موجب باشد نصب مستثنی الزامی است مثل: «حفظت الدروس إلا درسًا واحدًا» خواه مستثنی منه مانند همین مثال، پیش از مستثنی آمده باشد یا این که بعد از آن مثل:«حفظت إلا درسًا واحدًا الدروسَ»

٢. اگر استثناء تام و غیر موجب (یعنی منفی) باشد نصب مستثنی جایز است و همچنین جایز است مستثنی را بدل مستثنی منه قرار داده حرکت آن را مطابق با مستثنی منه تنظیم کنیم مثل:«ما تخلّف المتبارون إلا واحدًا يا واحدٌ». «واحدًا» مستثنای منصوب و «واحدٌ» بدل برای «متبارون» و مرفوع است.

صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:

٣. هنگامی که استثناء مفرّغ باشد کلمه بعد از «إلا» بر اساس خواهش و اقتضای عامل پیش از آن اعراب گذاری می‌شود مثل: «ما أخطأ إلا سميرٌ» و «ما سمعت إلا المتكلمين» و «ما سلّمت إلا على الفصحاءِ». «سمیر» فاعل «أخطأ» است انگار که «إلا» وجود ندارد. «إلا» هم در این جا حرف حصر است. «المتکلمین» مفعول‌به برای فعل «سمعت» و چون جمع مذکر سالم است منصوب با یاء است. «الفصحاء» اسم مجرور با «علی» است.