مبتدا و خبر دو رکن اساسی تشکیل دهنده جمله اسمیه هستند. خبر به مبتدا اسناد داده می‌شود و همراه با آن معنای جمله را کامل می‌کند. در این دفتر به طرح احکام خبر خواهیم پرداخت.

این مقاله را هم بخوانید:

صفحه «کلاس‌های دوره جامع مکالمه زبان عربی» را ببینید:

انواع خبر

خبر در جمله اسمیه به سه شکل: «خبر مفرد»، «خبر جمله»، و «خبر شبه جمله» دیده می‌شود.

خبر مفرد

خبر مفرد خبری است که جمله یا شبه جمله نباشد.

خبر مفرد ممکن است مشتق باشد مثل: معلّمنا نشيطٌ، و یا جامد باشد مثل: الأمومة عطاءٌ. منظور از خبر جامد خبری است که دارای معنای وصف نیست. خبر جامد فاقد ضمیری است که به مبتدا بازگردد مگر این که در معنای مشتق باشد مثل: عليٌّ أسدٌ. کوفیون خبر جامد را گرچه در معنای مشتق هم نباشد دارای ضمیر مبتدا می‌دانند.

اگر مبتدا معرفه باشد خبر نیز می‌تواند معرفه باشد مثل: أبي صديقي.

خبر جمله 

خبر جمله خود می‌تواند «جمله اسمیه» یا «جمله فعلیه» باشد مثل: زيدٌ خلقُه كريمٌ، و العلمُ يُنيرُ العقولَ. 

خبر شبه جمله 

خبر شبه جمله [متعلق] ظرف یا جار و مجرور است مثل: أمام الجامعة حديقةٌ، المُحاضر في القاعة.

ارتباط جمله خبر با مبتدا

جمله خبر باید دارای رابطی باشد که آن را به مبتدا ربط دهد این رابط به شکل‌های زیر دیده می‌شود:

  • ضمیر مستتر مثل: الولدُ يدرس (یعنی يدرس هو)
  • ضمیر ظاهر مثل: زيدٌ خلقُه كريمٌ.
  • ضمیر مقدر مثل: العنبُ الرطلُ بعشرين ليرةً (یعنی الرطلُ منه)
  • اسم اشاره‌ای که به مبتدا اشاره دارد مثل: {ولباسُ التقوى ذلك خيرٌ}
  • تکرار مبتدا، که به دو شکل انجام می‌شود:
    • تکرار مبتدا با خود لفظ مبتدا مثل: {القارعةُ ما القارعةُ}. (القارعة مبتدای اول مرفوع با ضمه ظاهر، ما اسم استفهام مبنی در محل رفع خبر مقدم، القارعة مبتدای مؤخر مرفوع با ضمه ظاهر، جمله ما القارعة در محل رفع خبر مبتدای اول).
    • تکرار مبتدا با لفظی عمومی‌تر از مبتدا مثل: سعيدٌ نعمَ الرجلُ. در این جا الرجل با دارا بودن أل جنسیه دارای گستردگی و عمومیتی است که هم سعید و هم مردان دیگر را در بر می‌گیرد و مدح در جمله خبر متوجه سعید به عنوان یک فرد از مجموعه مردان است. (سعيدٌ: مبتدا مرفوع و علامت رفع آن ضمه ظاهره. نِعمَ: فعل ماضی جامد مبنی بر فتح. الرجلُ: فاعل مرفوع و علامت رفع آن ضمه ظاهره. جمله فعلیه «نعم الرجل» در محل رفع خبر مبتدا).

صفحه «کلاس‌های خصوصی زبان عربی» را ببینید:

تطابق مبتدا و خبر

خبر وقتی دارای ضمیری باشد که به مبتدا برمی‌گردد، در جنس و عدد با مبتدا مطابقت خواهد داشت مثل: الطالبُ مجتهدٌ، الطالبةُ مجتهدةٌ، الطالبان مجتهدان، الطالبتان مجتهدتان، الطلّلابُ مجتهدون، الطالباتُ مجتهداتٌ.

اگر خبر متضمن ضمیر عائد بر مبتدا نباشد می‌تواند با آن مطابقت داشته باشد مثل: الليلُ والنهارُ آيتان، و یا مطابقت نداشته باشد مثل: الناسُ قسمان: عالمٌ ومتعلّمٌ ولا خير فيما بينهما.

تعدد خبر

یک مبتدا گاهی دارای چند خبر است مثل: جبرانٌ أديبٌ رسامٌ شاعرٌ، {وهو الغفورُ الودودُ، ذو العرشِ المجيدُ، فعّالٌ لما يريد}

حذف خبر

خبر بعد از مبتدا رکن دوم جمله اسمیه است و به وسیله آن برای مبتدا حکم صادر می‌شود و به همین دلیل اصل بر ذکر آن است اما گاهی ممکن است خبر جوازا یا وجوبا حذف شود.

جواز حذف مبتدا

حذف مبتدا زمانی جایز است که نشانه‌ای بر وجود آن دلالت داشته باشد. این امر در حالت‌های زیر رخ می‌دهد:

  • در پاسخ به یک سوال. مثلا وقتی از شما پرسیده می‌شود: مَن في القاعة؟ و شما در پاسخ می‌گویید: زيدٌ، یعنی زيدٌ موجودٌ أو كائنٌ.
  • بعد از إذای فجائیه. مثل: خرجت فإذا معلّمنا یعنی فإذا معلّمنا موجودٌ أو منتظرٌ.

وجوب حذف خبر

حذف خبر در موارد زیر واجب است:

  • بعد از لولا امتناعیه در صورتی که خبر وجود مطلق باشد مثل: لولا الحكمُ لسادت الفوضى یعنی لولا الحكمُ موجودٌ. بعد از لولا اگر خبر وجود خاص باشد ذکر آن واجب است مثل: لولا السفينةُ واسعةٌ لما استُعملت للنقل.
  • وقتی لفظ مبتدا نص بر قسم باشد. از جمله کلمات قسم نصّی: عَمر، ايم، و ايمن هستند مثل: لَعَمرُ الله لأجتهدنّ، که تقدیر آن  لَعَمرُ الله قسمي یا يميني است. در غیر قسم نصی حذف خبر واجب نیست مثل: عهدُ اللهِ عليّ لأفعلنّ.
  • بعد از واو معیه‌ای که دلالت بر مصاحبت دارد مثل: الطالبُ واجتهاده، یعنی الطالبُ واجتهاده متلازمان یا متصاحبان. كلُّ امرئٍ وما فعل یعنی كلُّ امرئٍ وفعلُه مقترنان. 
  • وقتی مبتدا مصدر عامل یا أفعل تفضیل مضاف به مصدر عامل باشد و خبر آن حالی باشد که دلالت بر خبر دارد (سدّ مسدّ آن شده است) بدون این که آن حال در معنا صلاحیت خبر بودن را داشته باشد مثل: تحقيري التلميذَ متكاسلًا. که تقدیر آن این چنین است: تحقيري التلميذَ حاصلٌ إذا كان متكاسلًا. أحسنُ قراءتي اللغة العربية مشكّلًا، یعنی: أحسنُ قراءتي اللغة العربية حاصلٌ إذا كان مشكّلًا. (كضربيَ العبدَ مُسيئًا وأتَم ... تبييني الحقَّ مَنوطًا بالحِكم). اسم تفضیل می‌تواند مضاف به مصدر صریح یا مؤول باشد مثل: أحسنُ ما تعمل الخيرَ مستترًا. همچنین حال ممکن است مفرد یا جمله باشد مثل: أقربُ ما يكون العبدُ من ربّه وهو ساجد، «خيرُ اقترابي من المولی حليفَ رضًا ... وشرُّ بُعديَ عنه وهو غضبانُ».

صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:

وجوب تقدیم خبر

خبر حکمی است که برای مبتدا صادر می‌شود و در اصل باید بعد از مبتدا بیاید. با این وجود در موارد بسیاری واجب است خبر پیش از مبتدا قرار گیرد که در ادامه به برخی از این حالت‌ها اشاره خواهیم کرد:

  • وقتی مبتدا نکره غیر مفیده و خبر شبه جمله باشد مثل: أمامك مدرسةٌ، {ولدينا مزيدٌ}، {وعلى أبصارهم غشاوةٌ}. دلیل وجوب تقدیم خبر این است که در صورت تأخیر ممکن است این تصور پیش آید که خبر صفت برای مبتدا است و جمله هنوز کامل نشده است. اما اگر مبتدا نکره مفیده باشد دیگر تقدیم خبر واجب نیست مثل: {وأجلٌ مسمًى عندَه}
  • وقتی خبر استحقاق صدارت داشته باشد مثلا اسم استفهام یا مضاف به اسم استفهام باشد مثل: كيف حالُك؟ أين الطريقُ، ابنُ من أنت؟، صبيحةَ أيِّ يومٍ سفرُك؟
  • وقتی خبر توسط إلا یا إنّما در مبتدا محصور شده باشد مثل: ما ناجحٌ إلا المجتهدُ، إنّما ناجحٌ المجتهدُ.
  • وقتی مبتدا مشتمل بر ضمیری باشد که به خبر برمی‌گردد مثل: في الحديقة صاحبُها، {أم على قلوب أقفالُها}. در صورت عدم تقدیم؛ عود ضمیر بر متأخر لفظا و رتبة لازم می‌آید.

اقتران خبر با فاء

اضافه شدن فاء به خبر برای تقویت ارتباط آن با مبتدا انجام می‌گیرد خصوصا در زمانی که جمله مبتدا و خبر شبیه به جمله شرط باشند.

اگر مبتدا بعد از «أمّا» شرطیه آمده باشد اقتران خبر آن به فاء واجب است مثل: أمّا خالدٌ فشجاعٌ، {أمّا السفينةُ فكانت لمساكين يعملون في البحر} (مراجعه کنید به اقتران جواب شرط به فاء در مقاله نگاهی به اسلوب شرط در زبان عربی و بخش أمّا در مقاله ادوات شرط غیر جازم)

صفحه «کلاس‌های زبان رسانه» را ببینید: