این بار در ادامه دو مقاله پیشین درباره اسلوب نداء در زبان عربی به طرح موضوع خروج نداء از معنای اصلی خود و شرح و بررسی سه عنوان مهم یعنی ندای استغاثه، ندای تعجب و ندای ندبه میپردازیم.
صفحه «مکالمه عربی مقدماتی» را ببینید:
خروج نداء از معنای اصلی خود
گاهی نداء از معنای اصلی خود خارج میشود که این معنای جدید از سیاق کلام فهمیده میشود. مهمترین این معانی عبارتند از: إغراء، استغاثة، تحسر، زجر، تعجب، ندبه، و اختصاص که در این جا به شرح برخی از آنها میپردازیم:
ندای استغاثه یا منادای مستغاث
یکی از انواع نداء؛ استغاثه است. استغاثه؛ ندا و صدا کردن کسی برای درخواست رفع بلا و گرفتاری از او برای دیگری است مثل: يا لَلناسِ لِلغريقِ، يا لَلأقوياءِ للضعفاءِ. اسلوب استغاثه داری سه رکن اصلی است: حرف ندای «یا»، «مستغاث به» یعنی کسی است که از او درخواست کمک میشود و «مستغاث له» یعنی آن که برای او تقاضای کمک شده است. در مثالهای بالا «الناس» و «الأقوياءِ» مستغاث به و «الغريق» و «الضعفاء» مستغاث له هستند. از میان حروف ندا تنها «یا» برای استغاثه به کار گرفته میشود و حذف «یا» و حذف مستغاث به جایز نیست ولی مستغاث له میتواند حذف شود.
احکام مستغاث به
«مستغاث به» بلافاصله بعد از «یا» قرار میگیرد و به سه شکل دیده میشود:
۱. به شکل یک منادای معمولی مثل: يا قومُ در «ألا يا قومُ لِلعجبِ العجيبِ ... ولِلغفلات تَعرض لِلأديبِ»
۲. مختوم به الف زائده برای توکید استغاثه: در این حالت لام مستغاث به حذف و یک الف به آخر آن اضافه میشود مثل: يا عالمَا للجاهل.
۳. مجرور با لام زائدهی مفتوحه مثل: يا لَلأحرارِ للمستضعفين.
- مستغاث به مجرور با لام مفتوحه همانند منادی در محل نصب قرار دارد بنابراین در نعت مستغاث به؛ جرّ بر اساس تبعیت از لفظ، و نصب بنا بر تبعیت از محل جایز است مثل: يا لَزيدٍ الشجاعَِ للمنكوب.
- در مستغاث به بر خلاف منادی جمع بین «یا» و «أل» جایز است به شرط آن که یک لام مفتوحه بین آنها فاصله انداخته باشد مثل: يا لَلملك للرعيّة.
- اگر «مستغاث به» یاء متکلم یا «غیر اصیل» باشد لام مجرور میشود مثل: يا لِي للمحروم، يا لَلأخ ولِلأخت للفقير، «يَبكيك ناءٍ بعيدُ الدارِ مغتربٌ ... يا لَلكحول ولِلشبان ولِلعجبِ». منظور از مستغاث به غیر اصیل آنی است که معطوف بر مستغاث به دیگر باشد و «یا» با آن ذکر نشده باشد. اما با ذکر «یا» در معطوف، مستغاث به دیگر اصیل است مثل: يا لَلأخ ويا لَلأخت للفقير.
احکام مستغاث له
مستغاث له بعد از مستغاث به قرار میگیرد و مجرور با لام مکسوره است مثل: يا لَلشباب لِلوطن، يا لَذوي المروءة لِلبؤساء، يا لَقومي لِلعلم. مگر این که مستغاث له ضمیری غیر از یاء متکلم باشد که در آن صورت لام فتحه میگیرد مثل: يا لَلطبيب لَنا.
اگر اسمی که برای آن استغاثه میشود «مستغاث علیه» باشد نه مستغاث له به جای لام با «مِن» مجرور میشود مثل: يا لَلأحرارِ من الخونة المستبدين، «يا لَلرجال ذوي الألباب مِن نفرٍ ... لا يَبرح السفهُ المُردي لهم دينا».
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
ندای تعجب یا منادای متعجب منه
گاهی ندای استغاثه بیانگر معنای تعجب است. احکام منادای متعجب منه مانند منادای مستغاث است بنابراین مثلا هنگام تعجب از زیادی آب میگوییم: «يا لَلماءِ، يا ماءَا، يا ماءُ». منادای متعجب منه میتواند دارای لام جر مفتوحه و یا بدون لام و همراه با الف باشد ولی جمع بین لام و الف جایز نیست وهمچنین در وقف افزودن هاء سکت به آن مجاز است. به اعراب این دو مثال توجه کنید:
«يا عجبَا»: یا: حرف نداء، عجبا: منادی مبنی بر ضمه مقدری که اشتغال محل آخر آن به فتحه متناسب با الف مانع ظهور آن شده، الف: حرف عوض از لام جر و مبنی بر سکون است و محلی از اعراب ندارد.
«يا لَرَبّي ما أجمل الحياة»: یا: حرف نداء، لام: حرف جر، ربّی: اسم مجرور با حرف جر و علامت جر آن کسره مقدره در آخر آن است که اشتغال آخر آن به حرکت مناسب با یاء متکلم مانع ظهور آن شده، یاء متکلم: ضمیر متصل مبنی بر سکون در محل جر با اضافه، و ربّ: منادی در محل نصب مفعول به برای فعل ندای محذوف است.
صفحه «کلاسهای زبان رسانه» را ببینید:
ندای ندبه یا منادای مندوب
از معانی ندبه نوحه و زاری است. در اصطلاح نحو عربی ندبه صدا کردن از دست رفته توسط شخص سوگوار و یا صدا کردن آن چه انسان از آن درد میکشد است. مثل: وا حسيناه و وا ظهراه.
- برای ندبه از میان حروف نداء «وا» و در صورتی که احتمال اشتباه با ندای حقیقی وجود نداشته باشد از «یا» هم استفاده میشود. حذف منادی و حذف حرف نداء در ندبه جایز نیست.
- منادای مندوب در اعراب مانند منادی میتواند مفرد، مضاف، و شبیه به مضاف باشد مثل: وا عليُّ، وا أميرَ المؤمنين.
- گاهی به آخر منادای مندوب یک الف با هدف مد صوت یعنی کشش صدا اضافه میشود مثل: وا كبدا. در این مثال وا حرف نداء برای ندبه، كبدا منادای مندوب نکره مقصوده مبنی بر ضم مقدر که فتحه مناسب با الف ندبه مانع ظهور آن شده است و الف هم برای ندبه است.
- اگر بر منادای مندوبی که مختوم به الف است وقف شود در آخر آن هاء سکت اضافه میشود مثل: وا حسیناه. وا حرف نداء برای ندبه، حسینا منادای مندوب مفرد علم مبنی بر ضم مقدر که فتحه مناسب با الف ندبه مانع ظهور آن شده است، الف برای ندبه و هاء حرف زائد برای سکت است.
- هاء سکت در وصل حذف میشود مگر هنگام ضرورت که در وصل میتواند بنا بر شباهت به هاء ضمیر؛ مضموم و یا بنا بر قاعده التقاء ساکنین؛ مکسور باشد. مثل قول متنبی: «وا حرَّ قلباهُ ممن قلبُه شِبَمُ»
- منادای مندوب همواره معرفه است و بر اسمهای نکره و مبهم ندبه نمیشود پس "وا رجلاه" و "وا هذاه" صحیح نیست. موصول در صورتی که بدون ال باشد و صله آن هم شناخته شده و مشهور باشد میتواند مورد ندبه قرار گیرد مثل: «وا من حفر بئر زمزماه» که به منزله وا عبد المطلباه است.
دیدگاه خود را بنویسید