در مجموعه گفتارهای اسلوب نفی با مفهوم نفی و روشهای آن آشنا میشویم و ضمن شناخت ادوات نفی چگونگی منفی ساختن جملههای فعلیه و اسمیه و اسمها را میآموزیم. ادوات نفی جمله اسمیه عبارتند از: «ليس، لا، ما، إن، لات و لا نافیه للجنس». در دفتر دوم از مجموعه مقالات اسلوب نفی از میان ادوات نفی مورد استفاده برای منفی کردن جملههای اسمیه به بیان ویژگیهای «لیس و حروف شبیه به آن یعنی: ما، إن، لات و لا» میپردازیم و درباره لا نفی جنس در مقاله دیگری به تفصیل گفتگو خواهیم کرد.
این مقاله را هم بخوانید:
صفحه «کلاسهای دوره جامع مکالمه زبان عربی» را ببینید:
لَیس و حروف شبیه به آن
لیس و حروف شبیه به آن از جمله ادواتی هستند که جمله اسمیه را منفی میکنند. در ادامه با خصوصیات هر یک از آنها آشنا میشویم:
لَيس
«لیس» که خود در زمره «افعال ناقصه» و «اخوات کان» به شمار میآید فعل جامدی است که فقط به صیغه ماضی وجود دارد و مضارع و امر از آن ساخته نمیشود. لیس برای نفی زمان حال به کار میرود مگر این که قیدی داشته باشد که آن را به زمان دیگری مقید کند. «ليس زيد في الدار» یعنی زید الآن در خانه نیست.
عمل لَیس
لیس با آمدن در ابتدای جمله اسمیه؛ مبتدا را به عنوان اسم خود مرفوع و خبر را به عنوان خبر لیس منصوب میکند. «الضوءُ ساطعٌ» ← «ليس الضوءُ ساطعًا».
صفحه «گفتگوی تخصصی عربی» را در نتحدث پلاس + ببینید:
اسم و خبر لَیس
- اسم لیس میتواند اسم ظاهر، مصدر مؤول، ضمیر متصل و ضمیر مستتر باشد: {ذلك بأنهم قالوا ليس علينا في الأميين سبيلٌ}، {ليس البرَّ أن تولّوا وجوهكم قبل المشرق والمغرب}، {يا نساء النبي لستنّ كأحد من النساء إن اتقيتنّ}، {يقولون بأفواههم ما ليس في قلوبهم}.
- خبر لیس میتواند اسم ظاهر، شبه جمله، جمله فعلیه، و در موارد اندکی جمله اسمیه باشد: {ويقول الذين كفروا لست مرسلًا}، {وقالت النصارى ليست اليهود على شيء}، «وليسَ كريمُ النفس يتركُ شيمة ...كنبعٍ جرى عذبَ المشاربِ رائقا»، «ليس زيدٌ أبوه حاضرٌ»
- تقدیم خبر لیس بر اسم آن جایز است: {ليس البرَّ أن تولّوا وجوهكم قبل المشرق والمغرب} و {ليس على الأعمى حرجٌ}
تأکید لَیس
تاکید لیس به دو شکل تأکید میشود:
- با حرف جر «مِن زائده» قبل از اسم آن به شرطی که اسم لیس نکره باشد مثل: «ليس من رجلٍ في الدار»، «ليس عندنا من ضيفٍ». در این حالت اسم لیس لفظا مجرور و محلا مرفوع است.
- با حرف جر «باء زائده» قبل از خبر آن به شرطی که خبر اسم ظاهر باشد مثل: «ليس الطالب بحاضرٍ». در این جا خبر لیس لفظا مجرور و محلا منصوب است. {قل لست عليكم بوكيلٍ}
صفحه «دورههای عربی دبیرستان» را ببینید:
حروف شبیه به لیس
حروف شبیه به لیس عبارتند از: «ما، إن، لات و لا». این حروف برای عمل کردن چند شرط عمومی دارند شامل:
- نقض نشدن نفی خبر این حروف با إلّا {وما أمرُنا إلّا واحدةٌ كلمح البصر}
- عدم تکرار آنها (لا لا مسرع سبّاق)
- عدم تقدم خبر بر اسم (إن رخيصٌ الذهبُ)
- عدم تقدم معمول خبر بر اسم (ما الأحمقَ العاقلُ مصاحبٌ).
در کنار این شرایط عمومی هر یک از حروف شبیه به لیس به جز حرف «إن» برای عمل کردن شروطی مخصوص به خود نیز دارند که در ادامه خواهد آمد.
ما
«ما» از ادوات نفی مشترک برای منفی ساختن جملههای فعلیه و اسمیه است: {وقلن حاش لله ما هذا بشرًا}. شرط اختصاصی برای عمل «ما» این است که بعد از آن «إن» زائده نیامده باشد مثل: «ما إن زيدٌ قائمٌ». دیگر شرطهای عمومی درباره «ما» به قوت خود باقی هستند. برای مثال در آیه کریمه {وما محمد إلا رسولٌ قد خلت من قبله الرسل} «ما» عامل نیست و عمل آن با «إلا» نقض شده است.
- «ما» با فراهم آمدن شروط عمل به نام «ما شبیه به لیس» یا «ما حجازیه» نامیده میشود و در فقدان شرطها مهملة است: ما رجلٌ هذا، ما الكتاب إلا جليس، ما إن سعيدٌ حاضرٌ
- گاهی برای تأکید، خبر «ما» با «باء» همراه میشود: {وما ربك بظلام للعبيد}، «أي بُنيّ ما شرٌّ بعده الجنّةُ بشرٍّ ولا خيرٌ بعده النارُ بخيرٍ»
صفحه «کارگاه تخصصی سخنرانی و خطابه» را ببینید:
إنْ
«إن» برای عمل کردن شرط اختصاصی ندارد و به همان شروط عمومی درباره آن بسنده میشود. نکته مهم درباره إن این است که به علت کثرت نقض نفی خبر آن با إلّا، غالبا عمل نمیکند: {إن هذا إلا ملك كريم}، {إن هي إلا أسماء سميتموها أنتم وآباؤكم}
لات
«لات» سه شرط اختصاصی برای عمل دارد: اول؛ اسم بعد از لات باید یکی از الفاظ زمان مثل حین، وقت، ساعة و امثال آن باشد، دوم؛ تنها یکی از دو معمول آن یعنی اسم یا خبر ذکر میشود که معمولا اسم آن حذف میشود و خبر آن که منصوب است ذکر میشود، و سوم؛ اسم یا خبر مذکور باید نکره باشد، مثل: {فنادوا ولات حينَ مناصٍ} که در تقدیر «فنادوا ولات الحينُ حينَ مناصٍ» است.
لا
شرط اختصاصی «لا شبیه به لیس» برای عمل؛ نکره بودن اسم و خبر آن است: «تعزّ فلا شيءٌ على الأرض باقيًا…ولا وَزرٌ مما قضى اللهُ واقيًا». در آیه کریمه {لا الشمس ينبغي لها أن تدرك القمر} «الشمس» معرفه است و «لا» به همین دلیل عمل نکرده است.
دیدگاه خود را بنویسید