همان طور که میدانید تمییز اسم جامد نکره و منصوبی است که از اسم یا جمله قبل از خود رفع ابهام میکند. اینک در دفتر دوم از مجموعه مقالات تمییز به بررسی احکام تمییز ذات و تمییز نسبت خواهیم پرداخت. عناوین اصلی این مقاله عبارتند از: اعراب نصب و جر در تمییز، عامل نصب تمییز، تقدیم تمییز، تمییز بعد از أفعل تفضیل و صیغه تعجب، تعدد و توصیف تمییز.
صفحه «دورههای متنوع آموزش زبان عربی» را در آکادمی نتحدث ببینید:
عامل نصب تمییز
تمییز غالبا منصوب است و عامل نصب در تمییز ذات همان اسم مبهم یعنی عدد یا وزن یا... است مثل عشرين كتابًا. در تمییز نسبت عامل نصب مسند یعنی فعل یا شبه فعل موجود در جمله است مثل: ازداد المتعلم أدبًا، الرجل مستقيم خلقا. این فعل میتواند فعل جامدی همچون أفعل تعجب باشد مثل: ما أحسن الصديق خلقا، و یا فعل متصرفی باشد که بیانگر معنای جامد است مثل: كفى بالله شهيدا، و یا یک فعل متصرف باشد مثل طاب خالد نفسها. ابن مالک عامل نصب را جمله پیش از تمییز میداند که تمییز برای رفع ابهام از آن آمده است.
مجرور ساختن تمییز
جرّ تمییز ذات با مِن بیان جنس یا با اضافه جایز است مثلا به جای شربت رطلا لبنا بگوییم شربت رطلا من لبنٍ یا شربت رطلَ لبنٍ، عندي مثقالُ ذهبٍ، اشتريت ذراعَ صوفٍ.
مجرور کردن تمییز مفرد با اضافه به شرطی جایز است که اسم مبهم به چیزی غیر تمییز اضافه نشده باشد که در این صورت تمییز منصوب یا مجرور به مِن میشود: ما في الارض قدر راحة ظلا، {فلن يقبل من أحدهم ملء الأرض ذهبا ولو افتدى به}.
مجرور ساختن با مِن در تمییز عدد (اشتريت عشرين قلما)، تمییز محوّل از فاعل (طاب المكان هواءً، استقام الولد خلقا) و تمییز محوّل از مفعول (غرست الأرض شجرا) جایز نیست.
صفحه «مکالمه عربی پیشرفته» را ببینید:
تقدیم تمییز
تقدیم تمییز بر عامل آن به طور مطلق جایز نیست. بنابراین جمله كتابا اشتریت عشرین غلط است. آن چه درباره جواز تقدیم تمییز نسبت در صورتی که عامل آن فعل متصرف باشد از بعضی علمای نحو با استدلال به سماع از عرب شنیده شده از باب ضرورت است و قابل قیاس نیست مثل: «أنَفسًا تطيب بنيل المنى ... وداعي المنون ينادي جهارا». أنَفسًا تطيب بنيل المنى در اصل «أتطيب بنيل المنى نفسًا» بوده. در حقیقت تمییز از جهت آشکارسازی مانند صفت است و همان طور که نعت بر عامل خود مقدم نمیشود تمییز هم اینچنین است و دیگر این که تمییزی که عامل نصب آن فعل متصرف است غالبا در اصل فاعل است و دلیلی برای تغییر جایگاه فاعل که همیشه پس از عامل خود قرار میگیرد وجود ندارد. تمییز میتواند بین فعل و مرفوع آن قرار گیرد مثل: زكا أصلًا محمدٌ.
صفحه «کلاسهای خصوصی زبان عربی» را ببینید:
تمییز نسبت بعد از أفعل تفضیل
اسم بعد از أفعل تفضیل در صورتی که در «معنای فاعل» باشد باید به عنوان تمییز منصوب شود مثل: أنت أعلى منزلة. علامت این که اسم بعد از أفعل تفضیل در معنی فاعل است این است که بتوانیم تمییز را فاعل فعلی قرار دهیم که از اسم تفضیل ساخته شده. درباره أنت أعلى منزلة میتوانیم بگوییم أنت علت منزلتُك.
اسم بعد از أفعل تفضیل در صورتی که در معنای فاعل نباشد باید با اضافه شدن به أفعل تفضیل مجرور شود مثل الأنبياء أصدق الناس. علامت این که اسم بعد از أفعل تفضیل در معنی فاعل نیست این است که أفعل تفضیل بعضی از جنس آن باشد. یعنی اگر بتوانیم أفعل تفضیل را حذف کنیم و به جای آن کلمه «بعض» را قرار دهیم این حالت اثبات میشود.درباره الأنبياء أصدق الناس میتوانیم بگوییم الأنبياء بعض الناس. یا زيد أفضل طالبٍ ← زيد بعض جنس الطالب یعنی زيد بعض الطلاب.
اگر أفعل خود مضاف به کلمهای غیر از تمییز باشد دیگر اضافه آن به تمییز جایز نیست و تمییز باید منصوب باشد، مثل: أنت أفضل الناس رجلا.
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
تمییز نسبت بعد از صیغه تعجب
تمییز واقع بعد از صیغه تعجب چه تعجب قیاسی باشد و چه سماعی، منصوب است. تعجب قیاسی مثل: ما أكرم عليا خلقا و أكرم بعلي خلقا و تعجب سماعی مثل لله درّه فارسا.
این مقاله را بخوانید:
چند نکته مهم دیگر
- تمییز همواره یک اسم صریح است و نمیتواند جمله یا شبه جمله باشد.
- تعدد تمییز جایز نیست.
- اصل در تمییز این است که جامد باشد اما اسم مشتقی که جانشین موصوف خود شده باشد گاهی تمییز واقع میشود مثل ما أعظمك كاتبا یعنی رجلا کاتبا.
- همان طوری که در تعریف تمییز دیدیم تمییز یک اسم نکره است. اگر اسمی لفظا معرف با أل باشد ولی در معنی نکره باشد میتوان آن را به عنوان تمییز آورد و أل را زایده فرض کرد: «رأيتك لما أن عرفتَ وجوهنا ... صددتَ وطبت النفسَ يا قيسُ عن عمرو»
- اگر بعد از عدد برای تمییز مفرد صفتی آورده شود این صفت میتواند بنابر مراعات لفظ تمییز مفرد و بنا بر معنای تمییز جمع آورده شود: زارني ثلاثة عشر صديقا كريما یا كراما.
- اگر اسم ذات قبل از تمییز مبهم نباشد تمییز بیانگر معنای تأکید است مثل {إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا} که در آن اسم ذات پیش از تمییز یعنی عدد اثنا عشر مبهم نیست بلکه مفهوم آن بر اساس «إن عدة الشهور» در صدر آیه روشن شده است.
دیدگاه خود را بنویسید