در دفتر اول از مجموعه مقالات مفعول مطلق دانستیم که مفعول مطلق مصدر منصوبی است که بعد از فعلی از لفظ خود برای تاکید معنا یا بیان عدد یا بیان نوع و یا به جای تلفظ فعل ذکر میشود. در این دفتر به بررسی عامل مفعول مطلق و مفعول مطلق نایب از فعل آن خواهیم پرداخت.
صفحه «کلاسهای خصوصی زبان عربی» را ببینید:
عامل مفعول مطلق
عوامل زیر در مفعول مطلق عمل میکنند:
- فعل تامّ متصرف مثل: أتقِن عملَك إتقانًا. (برای آشنایی با فعلهای متصرف مراجعه کنید به مقاله فعل جامد و فعل متصرف)
- صفت مشتق از مفعول مطلق مثل: رأيته مُسرِعًا إسراعًا عظيمًا.
- مصدر مفعول مطلق مثل: فرحت باجتهادك اجتهادًا حسنًا، {فإنّ جهنّم جزاؤكم جزاءً موفورًا}.
تقدیم و تأخیر عامل مفعول مطلق
مفعول مطلق تاکیدی باید بعد از عامل خود قرار گیرد اما مفعول مطلق نوعی و عددی میتواند قبل یا بعد از عامل خود بیاید مثل: استغفارَ الزاهدين استغفرتُ، ضربتين ضربتُ الجدارَ. مفعول مطلق اگر از اسمهای واجب الصدارهای مثل اسمهای شرط و استفهام باشد تقدیم آن بر عامل واجب است مثل: ما أكرمتَ خالدًا؟، ما تجلسْ أجلسْ، مهما تقفْ أقفْ. (مراجعه کنید به بخش نایب مفعول مطلق در دفتر اول از این مقاله)
حذف عامل مفعول مطلق
- حذف عامل در مفعول مطلق نوعی و عددی با قرینه جایز است مثلا در جواب ما جلستَ گفته میشود: بلى جلوسًا طويلًا أو جَلستين. یا وقتی به کسی گفته شود: إنّك لا تعتني بعملك میگوید: بلى اعتناءً عظيمًا. و یا وقتی پرسیده میشود: "أيَّ سيرٍ سرتَ؟ میگویید: سيرَ الصالحينَ. و به شخصی که آماده رفتن به حج میشود میگوییم: حَجًّا مبرورًا. و به آنی که از سفر آمده گفته میشود: «قُدومًا مُباركًا» و «خيرَ مَقدَمٍ». و به کسی که به وعدهاش وفا نمیکند میگویند: «مَواعيدَ عُرقوبٍ». «غَضَبَ الخيلِ على اللُّحجُمِ» نیز از این قبیل است.
- حذف عامل مصدر مؤکد جایز نیست زیرا مصدر برای تقویت و تاکید عامل آمده و حذف عامل منافی تقویت آن است.
- در مصادر نایب از فعل که به جای ذکر فعل آمدهاند ذکر عامل جایز نیست بلکه باید حذف شود مثل: سَقيًا لك ورَعيًا، صبرًا على الشدائد، أتوانيًا وقد جَدّ قرناؤك؟ حمدًا وشكرًا لا كفرًا، ويلَ الظالمين، تَبًّا للخائنين، وَيحَك، أنت صديقي حقًّا، «فصبرًا في مجال الموت صبرًا ... فما نيلُ الخلود بمستطاعِ». در ادامه به شرح مصادر نایب از فعل خواهیم پرداخت:
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
مصدر نایب از فعل آن
مفعول مطلق نایب از فعل؛ مصدری است که به جای تلفظ فعل ذکر میشود و بر ۷ نوع است:
۱. مصدر جایگزین فعل امر مثل: صبرًا على الشدائد، بَلْهًا الشرَّ و بَلْهَ الشرِّ. بَلْهَ مصدری است با فعل متروک که بنا بر مصدریت با فعل مهمل خود یا با فعلی هم معنای با خود که تقدیر آن «اترك» است منصوب شده است. بَلْهَ به شکل مضاف یا منون و بیشتر به عنوان اسم فعل امر به معنای «اترُك» به کار میرود.
۲. مصدر جایگزین فعل نهی مثل: اجتهادًا لا كسلًا، جِدًّا لا تَوانيًا، مَهلًا لا عجلةً، سكوتًا لا كلامًا، صبرًا لا جزعًا. همان طور که در مثالها میبینید مصدر جایگزین فعل نهی تابع مصدری است که مقصود از آن امر است.
۳. مصدر جایگزین دعاء مثل: سَقيًا لك ورَعيًا، تَعسًا للخائن، بُعدًا للظالم، سُحقًا للئيم، جَدعًا للخبيث، رحمةً للبائس، عذابًا للكاذب، شقاءً للمهمل، بؤسًا للكسلان، خيبةً للفاسق، تَبًّا للواشي، نُكسًا للمتكبر. توجه داشته باشید که اضافه کردن این مصادر تنها در کلام قبیح دیده شده. مصادر «وَيلَهُ، وَيبَهُ، وَيحَهُ، وَيسَهُ» مصادری هستند که برای دعا به کار میروند و فعل آنها مهمل است و نصب آنها با همان فعل متروک یا با فعل هم معنایشان است.
۴. مصدری که بعد از استفهام به جای توبیخ و تعجب و توجع قرار میگیرد مثل: أجُرأةً على المعاصي؟، «أشوقًا؟ ولمّا يمض لي غيرُ ليلةٍ...»، «أسِجنًا وقَتلًا واشتياقًا وغُربةً ونَأيَ حبيبٍ؟ إنّ ذا لعظيمُ». استفهام ممکن است که مقدر باشد مثل: «خُمولًا و إهمالًا؟ وغيرُك مولعٌ ... بثبيت أركان السيادة والمجدِ» به معنای «أخمولا؟» برای توبیخ.
۵. مصادر مسموع و پرکاربردی که شبیه به ضربالمثل شدهاند و عامل آنها با قرینه شناخته میشود مثل: سمعًا وطاعةً، حمدًا لله وشكرًا، عجبًا، عجبًا لك. كرامةً ومسرّةً (در أتفعل هذا؟ أفعله كرامةً ومسرّةً)، كيدًا وهمًّا (در لا أفعله ولا كيدًا ولا همًّا)، رَغمًا وهوانًا (در لأفعلّه رَغمًا وهوانًا)، سبحان الله، معاذ الله (به معنای عياذًا بالله)، حِجْرًا (به معناى منعًا)، و مصادری که به شکل مثنی شنیده شدهاند مثل: «لَبَّيك وسَعدَيك، حَنانَيك، دَوالَيك، و حَذارَيك».
- «حِجْرًا» به معناى منعًا برای تعوذ است یعنی «أمنع نفسي منه وأبعده وأبرأ منه» و در هنگام هجوم مکروه گفته میشود: «حِجرًا محجورًا» که وصف محجورًا در آن برای تأکید آمده است. حِجرًا محجورًا همچنین به معنای حرامًا محرّمًا است برای خطاب به کسی که قصد انجام کاری را دارد که اقدام به آن جایز نیست یا حرام است.
- مقصود از مثنی در مصادری مثل: «لَبَّيك وسَعدَيك، حَنانَيك، دَوالَيك، و حَذارَيك» تکثیر است نه حقیقت مثنی. مثلا «لَبَّيك وسَعدَيك» یعنی «إجابةً بعد إجابةٍ وإسعادًا بعدَ إسعادٍ» يا «كلما دعوتني أجبتك وأسعدتك»، «حَنانَيك» یعنی تَحَنُّنًا بعد تَحنُّنٍ، «سبحان الله وحنانيه» یعنی أسبّحه وأسترحمه، «دَوالَيك» یعنی مُداولةً بعد مُداولةٍ، و «حَذارَيك» یعنی حَذَرًا بعد حَذَرٍ.
۶. مصدری که تفصیل مجمل پیش از خود و تبیین عاقبت و نتیجه آن است مثل: {فَشُدّوا الوَثاقَ فإمّا مَنًّا بَعدُ وإمّا فِداءً}
۷. مصدر تاکید کننده مضمون جمله قبل از خود که میتواند برای تاکید تنها باشد مثل: لك عليَّ الوفاءُ بالعهد حقًّا و یا برای «تاکید دفع اراده مجاز» مثل: هو أخي حقًّا. از جمله مصادر مؤکّدِ مضمون جمله؛ «لا أفعله بَتًّا وبَتاتًا وبَتَّةً والبَتَّةَ» هستند.
مصدری که بدل از تلفظ فعل میآید مؤکد عامل خود نیست چرا که حذف عامل با تقویت و تاکید آن منافات دارد.
دیدگاه خود را بنویسید