آن چه در این مقاله خواهید خواند شرح مختصری است از فعل و انواع آن در زبان عربی. پیش فرض من در کلاسهای دوره مقدماتی مکالمه جامع عربی این است که فراگیران زبان عربی مباحث پایهای قواعد را در دوره دبیرستان آموختهاند اما گاهی به دلیل فراموشی یا دور بودن از درس و بحث نیاز به شرح این گونه مباحث احساس میشود. مقاله حاضر حاوی نکاتی پایهای و کاربردی درباره فعل در زبان عربی است و در آن از طرح جزئیات و تفصیل در موضوع خودداری شده است. علاقمندان به زبان عربی با مطالعه و بررسی این مقاله خواهند توانست در کنار انجام تمرینات کافی و متناسب، به مهارت لازم برای به کارگیری افعال در زبان عربی دست یابند.
صفحه «مکالمه عربی مقدماتی» را ببینید:
فعل و انواع آن
فعل بیان کننده یک حالت یا رخداد در زمان گذشته، حال و آینده است، مثل: جَلَسَ و یَکتُبُ و اذهَبْ. فعل به سه دسته؛ ماضی، مضارع و امر تقسیم میشود.
فعل ماضی بیانگر یک حالت یا اتفاق در زمان گذشته است.
به صیغههای فعل ماضی در جدول تصریف افعال توجه کنید!
فعل مضارع فعلی است که بر یک حالت یا رخداد در زمان حال یا آینده دلالت دارد. فعل مضارع با افزودن یکی از حروف مضارعه (نأيت) به ابتدای فعل ماضی ساخته میشود، مثل: نَصَرَ ← یَنصُرُ، فَتَحَ ← یَفتَحُ، جَلَسَ ← یَجلِسُ
به صیغههای فعل مضارع در جدول تصریف افعال توجه کنید!
فعل امر برای درخواست یا دستوری که در حال یا آینده اجرا میشود به کار میرود. فعل امر از فعل مضارع معلوم ساخته میشود. برای ساختن فعل امر؛ آخرین حرف فعل را مجزوم و حرف مضارعه را حذف میکنیم. اگر اولین حرف باقیمانده در ابتدای فعل متحرک بود کارمان در ساخت فعل امر همین جا به پایان رسیده است مثل: يُقَدِّرُ ← قَدِّرْ، يَتَقَدَّمُ ← تَقَدَّمْ. اما اگر اولین حرف فعل ساکن باشد؛ به ابتدای آن فعل یک الف (همزه وصل) میافزاییم: ذَهَبَ ← یَذْهَبُ ← اِذْهبْ / نَصَرَ ← یَنْصُرُ ← اُنْصُرْ. حرکت الف با توجه به اولین حرف متحرک در فعل تنظیم میشود؛ به این ترتیب که اگر اولین حرف متحرک مفتوح یا مکسور بود حرکت الف را کسره و اگر مضموم بود حرکت الف را ضمه قرار میدهیم: تَذْهَبُ ← اِذْهَبْ، تجْلِسُ ← اِجْلِسْ، تنْظُرُ ← اُنْظُرْ، تَدْرُسُ ← اُدْرُسْ. (۱)
به صیغههای فعل امر در جدول تصریف افعال توجه کنید!
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
جدول تصریف افعال
ماضٍ | مضارع | أمر | ||||||
غائب | هُوَ | ذَهَبَ | يَذْهَبُ | |||||
هُما | ذَهَبا | يَذْهَبانِ | ||||||
هُم | ذَهَبُوا | يَذْهَبونَ | ||||||
هِيَ | ذَهَبَتْ | تَذْهَبُ | ||||||
هُما | ذَهَبَتا | تَذْهَبانِ | ||||||
هُنَّ | ذَهَبْنَ | يَذْهَبْنَ | ||||||
مخاطب | أنتَ | ذَهَبْتَ | تَذْهَبُ | اِذْهَبْ | ||||
أنتُما | ذَهَبْتُما | تَذْهَبانِ | اِذْهَبا | |||||
أنتُم | ذَهَبْتُم | تَذْهَبونَ | اِذْهَبُوا | |||||
أنتِ | ذَهَبْتِ | تَذْهَبينَ | اِذْهَبي | |||||
أنتُما | ذَهَبْتُما | تَذْهَبانِ | اِذْهَبا | |||||
أنتُنَّ | ذَهَبْتُنَّ | تَذْهَبْنَ | اِذْهَبْنَ | |||||
متكلّم | أنا | ذَهَبْتُ | أذْهَبُ | |||||
نَحنُ | ذَهَبْنا | نَذْهَبُ |
ثلاثی مجرد
آن چه گفتیم همه مربوط به افعال ثلاثی (سه حرفی) مجرد بود. فعل ثلاثی مجرد فعلی است که در اولین صیغه فعل ماضی آن تنها سه حرف وجود دارد که هر سه آنها حروف اصلی هستند و حرف زائدی اضافه بر سه حرف اصلی در آن دیده نمیشود مثل: ذَهَبَ يَذهَبُ، جَلَسَ يَجلِسُ و نَصَرَ يَنصُرُ که توضیح آن گذشت.
صفحه «عربی ددبیرستان» را ببینید:
ثلاثی مزید
در کنار افعال ثلاثی مجرد، افعال ثلاثی مزید را داریم که به اولین صیغه فعل ماضی آنها یک یا چند حرف افزون بر حروف اصلی اضافه شده است.مثل: أذهَبَ، قَدَّرَ، تَفاعَلَ، استَكمَلَ. این حروف زائده موجب میشوند که بتوانیم با استفاده از یک ریشه فعل، معانی جدیدی را بیان کنیم. وزنهای ثلاثی مزید که به آنها ابواب ثلاثی مزید هم گفته میشود به شرح زیر هستند:
الماضي | المضارع | الأمر | المصدر | الأحرف الزائدة |
أفعَلَ | يُفعِلُ | أفعِلْ | إفعال | أ |
فَعَّلَ | يُفَعِّلُ | فَعِّلْ | تَفعيل، تَفعِلَة | تشديد |
فاعَلَ | يُفاعِلُ | فاعِلْ | مُفاعَلَة، فِعال | ا |
تَفاعَلَ | يَتَفاعَلُ | تَفاعَلْ | تَفاعُل | ت، ا |
افتَعَلَ | يَفتَعِلُ | افتَعِلْ | افتِعال | ا، ت |
انفَعَلَ | يَنفَعِلُ | انفَعِلْ | انفِعال | ا، ن |
تَفَعَّلَ | يَتَفَعَّلُ | تَفَعَّلْ | تَفَعُّلَ | ت، تشدید |
استَفعَلَ | يَستَفعِلُ | استَفعِلْ | استِفعال | ا، س، ت |
⚠️توجه کنید که همزهی ابتدای فعل امر در باب إفعال، همزهی قطع و مفتوح است: تُكرِمُ ← أكرِمْ، تُحسِنُ ← أحسِنْ
پیشنهاد میکنم این دو مقاله را هم بخوانید:
این مقالهها را هم بخوانید:
صفحه «کلاسهای خصوصی زبان عربی» را ببینید:
لازم و متعدی
یکی دیگر از انواع تقسیمبندی فعل؛ تقسیم فعل به لازم و متعدی است. «فعل لازم» فعلی است که معنای آن با فاعل کامل میشود و نیاز به مفعول ندارد مثل جاءَ عليٌّ. «فعل متعدی» فعلی است که در ساختار جملهی آن علاوه بر فاعل، مفعول را هم مشاهده میکنیم. مثل: سمع عليٌّ الصوتَ.
انواع فعل متعدی
- متعدی بنفسه: این نوع از افعال متعدی در ریشه سه حرفی خود متعدی هستند مثل: سَمِعَ يَسمَعُ
- متعدی با صیغه: ریشه سه حرفی این افعال لازم است اما با رفتن به یکی از ابواب مزید که برای متعدی ساختن به کار میروند مثل إفعال و تفعيل متعدی میشوند. «جَلَسَ» در ریشه سه حرفی خود لازم است اما با رفتن به باب إفعال میشود: «أجلَسَ» (یعنی نشاند) که یک فعل متعدی است.
- متعدی با حرف: در زبان عربی میتوان با افزودن یک «حرف جر» به بعضی افعال لازم آنها را متعدی ساخت. «جاء» یعنی «آمد» اما «جاء بـ» یعنی «آورد».
مراجعه کنید به «لازم ومتعدی ۱» و «لازم ومتعدی ۲» در صفحه نکتههای یک دقیقهای.
صفحه «دورههای متنوع آموزش زبان عربی» را در آکادمی نتحدث ببینید:
معلوم و مجهول
«فعل معلوم» آن فعلی است که فاعل آن در جمله ذکر میشود شبیه به بسیاری از فعلهایی که میشناسید، مثل: أكلَ زيدٌ الطعامَ. در مقابل، «فعل مجهول» یا «مبني للمجهول» فعلی است که فاعل آن به دلیلی از جمله حذف شده و مفعول جانشین آن فاعل شده است، مثل: أُكِلَ الطعامُ. (غذا خورده شد) در این جا به مفعولی که جانشین فاعل شده است «نایب فاعل» گفته میشود. نایب فاعل مرفوع است.
ساختن فعل مجهول
فعل مجهول از فعل «متعدی معلوم» به شکل زیر ساخته میشود:
- در فعل ماضی حرف ماقبل آخر را مکسور و تمام حروف متحرک قبل از آن را مضموم میکنیم: سَمِعَ ← سُمِعَ، استَخرَجَ ← اُستُخرِجَ
- در فعل مضارع حرف ماقبل آخر را مفتوح و حرف مضارعه را مضموم میکنیم: يَتَعَلَّمُ ← يُتَعلَّمُ، يَستَخرِجُ ← يُستخرَجُ.
پاورقی:
(۱) در فعلهای «أخَذَ، أکَلَ، أمَرَ، و سَألَ» فعل امر میتواند بر خلاف قیاس؛ با حذف همزه فعل و حذف همزه وصل ساخته شود. أخَذَ ← خُذ، أكَلَ ← كُل، أمَرَ ← مُر، سَأَلَ ← سَل.
بعد از واو و فاء؛ فعل امر از «أخذ و أکل» به شکل غیر قیاسی (وخُذ، وکُل) و در «سَألَ» به صورت قیاسی (واسْأل)، و در «أمَرَ» بنا بر قیاس ولی با حذف همزه وصل (وَأمُرْ) به کار میرود.
این مثالها را ببینید: {كلوا من طيبات ما رزقناكم}، {وكُلا منها رغدا}، {خُذ العفو وأمُر بالعرف و أعرِض عن الجاهلين}، {فخذها بقوّة وأمُر قومك يأخذوا بأحسنها}، {واسأل القرية التي كنا فيها}، {فاسألوا أهل الذكر إن كنتم لا تعلمون}، {سَلْهُم أيّهم بذلك زعيم}.
دیدگاه خود را بنویسید