در مجموعه گفتارهای اسلوب نفی موضوع منفی ساختن جملههای فعلیه و اسمیه و اسمها را به وسیله ابزارهای نفی مورد بررسی قرار میدهیم. در بخشهای گذشته، ادوات نفی جمله فعلیه و اسمیه را در نفی صریح شناختیم. در گفتار پایانی از این مجموعه به چگونگی نفی اسمها با «غیر» میپردازیم و در ادامه درباره نفی ضمنی نکاتی را بیان خواهیم کرد.
صفحه «مکالمه عربی مقدماتی» را ببینید:
غیر
در میان ادوات نفی صریح تنها «غیر» اسم است و برای نفی اسم هم به کار میرود. در واقع «غیر» اسم معربی است که اسم پس از خود (مضاف الیه) را نفی میکند و بر اساس موقعیتش در جمله اعرابگذاری میشود.
«غیر» در زمره اسمهای دائم الاضافه است و از اضافه قطع نمیشود یعنی مضاف الیه آن حذف نمیشود مگر این که پیش از آن «لیس» بیاید: «قبضت عشرة دراهم ليس غير». عدهای آمدن «لا» را نیز برای قطع «غیر» از اضافه جایز میدانند.
«نکره متوغله در ابهام»
«غیر» در اصطلاح «نكرة متوغلة في الإبهام» است یعنی با اضافه شدن به یک اسم معرفه از آن کسب تعریف نمیکند و ألف و لام هم نمیپذیرد. به همین دلیل است که اگرچه به یک اسم معرفه اضافه شده باشد باز میتواند صفت یک اسم نکره قرار گیرد: {وهم يصطرخون فيها ربّنا أخرجنا نعمل صالحًا غيرَ الذي كنا نعمل}.
اما چگونه است که «غیر» گاهی صفت برای اسم معرفه واقع میشود و حال آن که متوغل در ابهام و تنکیر است؟ مثل: {صراط الذين أنعمت عليهم غير المغضوب عليهم}
پاسخ: در نظر بگیرید که دوستی کتابش را به شما امانت داده است. او بعد از مدتی از شما میپرسد: هل قرأت الكتاب؟ کاملا روشن است که او دارد درباره همان کتابی که به امانت داده صحبت میکند و آن کتاب در نزد او و شما کاملا شناخته شده و معروف است. حال فرض کنید که من میگویم: الكتاب جليسي! در این جا اشاره من به جنس کتاب است نه یک کتاب مشخص بنابراین الکتاب گرچه دارای أل تعریف است ولی بسیار نزدیک و شبیه به نکره است و به همین دلیل میتواند با نکره توصیف شود و صفت نکره بگیرد. در آیه {صراط الذين أنعمت عليهم غير المغضوب عليهم} «غیر» صفت «الذین» قرار گرفته است که گرچه موصول و معرفه است اما به دلیل شباهت به نکره، با «غیر المغضوب» نکره توصیف شده است.
صفحه «کلاسهای میزگرد عربی» را ببینید:
اعراب غیر
اعراب غير بر اساس موقعیت آن در جمله تعیین میشود و به شکلهای زیر دیده میشود:
- نعت: غیر هنگامی که اسم پیش از آن «نکره» یا «معرفه شبیه به نکره» باشد نعت است. «اشتر كتابا غيرَ هذا»، {إنه عملٌ غيرُ صالح}، {وهم يصطرخون فيها ربّنا أخرجنا نعمل صالحًا غيرَ الذي كنّا نعمل} «زارني الصادقون غيرُ الكاذبين»، {صراط الذين أنعمت عليهم غيرِ المغضوب عليهم} (در دومثال اخیر الصادقون و الذين دلالت بر جنس دارند و بسیار نزدیک به نکره هستند)
- فاعل: زارني غيرُك
- مفعول به: سألت غيرَك، {تقولون على الله غيرَ الحق ّ}
- مجرور بحرف جر: نظرت إلى غيرِك، {ومن أضلُّ ممن اتبع هواه بغيرِ علمٍ}
- حال: سافر زيدٌ غيرَ راضٍ
- مبتدأ: غيرُك لا يعجبني
- خبر: المقصّر غيرُك، {وهو في الخصام غيرُ مبينٍ}
- اسم مستثنی: «نجح الطلاب غيرَ زيدٍ» (غیر: مستثنی و منصوب با فتحه ظاهره، زید: مصاف الیه مجرور با کسره ظاهره)، :ما نجح غيرُ زيدٍ» (غیر: فاعل و مرفوع با ضمه ظاهره، زید: مضاف الیه مجرور با کسره ظاهره)، «ما نجح الطلاب غير زيدٍ» (در این جا غیر دارای دو احتمال در اعراب است: اول مستثنی و منصوب و دوم بدل از طلاب و مرفوع. زید: مضاف الیه و مجرور ). در تابع مستثنی با غیر، مراعات لفظ و معنا هر دو جایز است: «قام القومُ غيرَ زيدٍ وخالدٍ» (مراعات لفظ زیدٍ)، «قام القومُ غيرَ زيدٍ وخالدًا» (مراعات معنای إلا زیدًا)، «ما قام القومُ غيرَ زيدٍ وخالدٌ» (مراعات معنای إلا زیدٌ). [مراجعه کنید به اسلوب استثناء]
صفحه «دوره تخصصی مقالهخوانی عربی» را ببینید:
اعراب «غيرَ شكٍّ»
در عبارت؛ غيرَ شكٍّ، «غیر» منصوب است به نزع خافض یعنی در اصل «في غيرِ شكٍّ» بوده است.
قرأتُ غيرَ كتابٍ
«قرأت غيرَ كتابٍ» در عربی فصیح به معنای «قرأت أكثرَ من كتاب» است یعنی بیش از یک کتاب خواندم.
نفی ضمنی
نفی در زبان عربی به دو شکل انجام میشود: نفی صریح با استفاده از ادوات نفی و نفی ضمنی بدون استفاده از این ادوات. نفی ضمنی با به کارگیری اسالیبی مثل استفهام و شرط و تمنی، از سیاق کلام فهمیده میشود.
برای اطلاع از روشهای نفی صریح این مقالات را مطالعه کنید:
- اسلوب نفی | دفتر اول؛ «نفی جمله فعلیه»
- اسلوب نفی | دفتر دوم؛ «لَیس و حروف شبیه به آن»
- اسلوب نفی | دفتر سوم؛ «لا النافیة للجنس»
صفحه «کلاسهای نتحدث پلاس +» را ببینید:
اسلوب استفهام در معنای نفی
در این نوع از استفهام هدف سؤال کننده فهمیدن یک امر مجهول نیست بلکه قصد دارد به شکلی آن ایده یا حکم سابق را نفی کند. {ومن يغفر الذنوب إلا الله} یعنی: «لا يغفر الذنوب إلا الله». {هل يستوي الأعمى والبصير}، {هل جزاء الإحسان إلا الإحسان}، {كيف يهدي الله قوما كفروا}، {أفأصفاكم ربكم بالبنين واتخذ من الملائكة إناثا}. [همچنین ببینید: کاربرد صحیح «همزه و هل» در اسلوب استفهام]
اسلوب شرط در معنای نفی
ادوات شرط غیر جازمِ «لو، لولا و لوما» میتوانند برای بیان معنای نفی در اسلوب شرط به کار گرفته شوند. به این مثال توجه کنید: «لو زارني زيد لأكرمته» اگر زید به دیدنم آمده بود او را بزرگ میداشتم. او به دیدنم نیامد و من هم او را اکرام نکردم. از این رو به این «لو» حرف «امتناع لامتناع» میگویند یعنی امتناع جواب به سبب امتناع شرط. {لو أنزلنا هذا القرآن على جبل لرأيته خاشعا متصدعا من خشية الله}، {لو كان فيهما آلهةٌ إلا اللهُ لفسدتا}، {لو نشاء جعلناه أجاجا}، {ولولا فضل الله عليكم ورحمته لاتبعتم الشيطان}
دیدگاههای بازدیدکنندگان
زارع
283 روز پیشعالی بود