بسیاری از کلمات بنا بر موقعیتشان در جمله و وظیفهای که به عهده دارد و بر اساس عوامل وارد بر آنها دچار تغییراتی در آخر خود میشوند. بررسی تغییر یا عدم تغییر در اواخر کلمات در جمله، موضوع اعراب در نحو عربی است. در این گفتار از بین چهار شکل اعرابی رفع، نصب، جرّ و جزم، علامتهای جرّ و جزم را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
صفحه «دورههای متنوع آموزش زبان عربی» را در آکادمی نتحدث ببینید:
علامتهای جرّ
یکی دیگر از اقسام چهارگانه اعراب، جرّ یا خفض است. اعراب جرّ بیانگر وظیفه اعرابی در اسم بعد از حرف جر، مضاف الیه، و تابع یک اسم مجرور دیگر است. علامتهای جرّ عبارتند از: كسره، فتحه و ياء.
كسره
کسره پرکاربردترین علامت جر است و به همین دلیل علامت اصلی جر نامیده میشود. کسره علامت جر در اسم مفرد منصرف، جمع تكسير، و جمع مؤنث سالم است.
- اسم مفرد منصرف اسمی است که غیر منصرف یا به عبارتی ممنوع از صرف نباشد (مراجعه کنید به مقاله: «غیر منصرف یا ممنوع من الصرف!»). در آیه کریمه: {قال علمُها عند ربّي في كتابٍ} ربّي اسم مفرد مجرور بالاضافه و علامت جر آن كسره مقدره است. کتاب اسم مفرد مجرور با حرف جر، و علامت جر آن كسره ظاهره در آخر آن است.
- جمع تكسير منصرف مثل: {فمن شاء ذكره في صحفٍ مكرّمةٍ مرفوعةٍ مطهّرةٍ بأيدي سفرةٍ كرامٍ بررةٍ} در این آیه صحف، سفرة، كرام و بررة جموع تكسير و مجرور و علامت جر در آنها كسره ظاهره است .
- جمع مؤنث سالم: در آیه {إنّ المتّقين في جنّات ونعيم} جنّات جمع مؤنث سالم، مجرور بحرف جر، و علامت جر آن كسره ظاهره در آخر آن است. در اسمهای ملحق به جمع مؤنث سالم مثل أولات و عرفات نیز علامت جرّ کسره است. برای آشنایی بیشتر با اسمهای ملحق به جمع مؤنث سالم مراجعه کنید به مقاله: آن چه درباره «اسم» باید بدانید: «جمع مؤنث سالم» و «جمع تکسیر»
صفحه «کلاسهای خصوصی زبان عربی» را ببینید:
ياء
یاء در اسمهای مثنی، جمع مذکر سالم، و أسماء ستة علامت جر است.
- اسم مثنی: علامت جر در اسمهای مثنی یاء است؛ {واعبدوا اللّه ولا تشركوا به شيئا وبالوالدين إحسانا}، {كلتا الجنّتين آتت أكلها}. در این دو آیه الوالدين مجرور به حرف جرّ، و الجنتين مجرور به اضافه، و هر دو چون مثنی هستند علامت جرّشان ياء است.
- جمع مذكر سالم و جمعهای ملحق به آن با یاء مجرور میشوند: {إنّ في ذلك لآية للمؤمنين}، {إنّما يتقبّل اللّه من المتّقين}، المؤمنين و المتقين جمع مذكر سالم، مجرور بحرف جر، وعلامت جرّ در آنها ياء است. جمعهای ملحق به جمع مذکر سالم جمعهایی هستند که دارای همه شروط جمع مذکر سالم نیستند (مراجعه کنید به شروط جمع مذکر سالم در مقاله آن چه درباره «اسم» باید بدانید: «مثنی» و «جمع مذکر سالم») مثل: أُولو، بنون، أهلون، سِنون، عالَمون، أرَضون، علیّون و الفاظ عقود در اعداد. در مثالهای زیر علامت جر جمعهای ملحق به جمع مذکر سالم یاء است: {الحمد للّه ربّ العالمين}، {أمدّكم بأنعام وبنين}، {فلبث في السّجن بضع سنين}، {لا يستوي القاعدون من المؤمنين غير أولي الضّرر والمجاهدون في سبيل اللّه}، {إنّ كتاب الأبرار لفي علّيّين}، {وواعدنا موسى ثلاثين ليلةً وأتممناها بعشر فتمّ ميقات ربه أربعين ليلةً}
- أسماء ستة: {فمن عفي له من أخيه شيء فاتّباع بالمعروف وأداء إليه بإحسان}، {وفوق كلّ ذي علم عليم}. أخيه مجرور با حرف جر و ذي مجرور به اضافه است وعلامت جر آنها ياء است. شروط اعراب به حرف در اسماء ستة یعنی مفرد و مکبّر و مضاف به غیر یاء بودن که در مقاله «سخنی در اعراب | دفتر دوم؛ علامتهای رفع» به آن اشاره کردیم در این جا نیز به قوت خود باقی است.
صفحه «دوره آمادگی آزمون اشتمال» را ببینید:
فتحه
فتحه تنها در یک نوع اسم یعنی اسمهای غیر منصرف علامت جر است به شرطی که مضاف یا همراه با أل نباشند. (مراجعه کنید به مقاله غیر منصرف یا ممنوع من الصرف!). {وإذا حيّيتم بتحيّة فحيّوا بأحسنَ منها أو ردّوها}، {يطاف عليهم بكأس من معين بيضاءَ لذّةٍ للشّاربين}، {يعملون له ما يشاء من محاريبَ وتماثيلَ}. أحسنَ اسم (وصف) مجرور بحرف جر، وبيضاء اسم (وصف) مجرور چون نعت و تابع اسم مجرور است و علامت جر آنها فتحه چون هر دو ممنوع من الصرف هستند، ومحاريب وتماثيل اسم، جمع، مجرور و علامت جرشان فتحه است چون منتهی الجموع و ممنوع من الصرف هستند. همان طور که گفتیم اگر اسمهای غیر منصرف مضاف واقع شوند یا در اول آنها أل قرار بگیرد جرشان با کسره است. در آیه {ولا تباشروهنّ وأنتم عاكفون في المساجدِ} مساجد منتهی الجموع و ممنوع من الصرف است اما چون أل بر سر آن آمده علامت جرّ آن کسره است. در آیه {لقد خلقنا الإنسان في أحسنِ تقويمٍ} أحسن؛ أفعل تفضیل و غیر منصرف است ولی چون مضاف واقع شده علامت جرّ آن کسره است.
صفحه «کلاسهای عربی دبیرستان» را ببینید:
علامتهای جزم
جزم یکی از اقسام چهارگانه اعراب و مخصوص فعل مضارعی است که قبل از آن یکی از ادوات جزم آمده باشد و یا نقش آن فعل در جمله اقتضای جزم داشته باشد. علامتهای جزم سکون و حذف هستند. حذف خود شامل حذف حرف عله و حذف نون است.
سكون
سكون علامت اصلی جزم است که غالبا در افعال ظاهر میشود. فعل مضارعی که سکون در آن علامت جزم است باید این شرطها را داشته باشد:
- صحيح الآخر باشد، یعنی منتهی به حرف عله نباشد.
- مسند به ياء مخاطبه یا الف اثنين یا واو جماعت نباشد. (یعنی از أمثله خمسه نباشد)
- خالی از نون نسوه و دو نون توكيد خفیفه و ثقیله باشد. (یعنی مبنی نباشد)
در سوره إخلاص: {قل هو اللّه أحد اللّه الصّمد لم يلد ولم يولد ولم يكن له كفوا أحد}، فعلهای يلد و يولد و يكن، صحيح الآخر و مجزوم با حرف جزم «لم» هستند وعلامت جزم آنها سكون ظاهر در آخرشان است.
صفحه «کارگاه تخصصی سخنرانی و خطابه» را ببینید:
حذف حرف عله
حذف حرف عله علامت جزم در فعل مضارعی است که معتل الآخر باشد یعنی منتهی به حرف عله باشد و از امثله خمسه نباشد و همچنین نون نسوه و دو نون توكيد به آن متصل نشده باشد. {ولا تدعُ مع اللّه إلها آخر}، {فمن يعمل مثقال ذرّة خيرا يرَه}، {ولا تبغِ الفساد في الأرض}. «تدعُ» فعل مضارع مجزوم توسط لا ناهيه، و علامت جزم آن حذف حرف عله (الواو)، و اصل آن قبل از جزم «تدعو» بوده است. «يَرَ» فعل مضارع مجزوم چون جواب شرط است، و علامت جزم آن حذف حرف عله (ألف)، و اصل آن قبل از جزم «يرى» بوده است. «تبغِ» فعل مضارع مجزوم بـا لا ناهية، و علامت جزم آن حذف حرف عله (ياء)، و اصل آن قبل از جزم «تبغي» بوده است.
حذف نون
حذف نون علامت جزم در فعل مضارع است آن گاه که بر یکی از وزنهای امثله خمسه یعنی: «تفعلين وتفعلان ويفعلان وتفعلون ويفعلون» آمده باشد. فعل مسند به ياء مخاطبه (وزن تفعلین) مثل: {فألقيه في اليمّ ولا تخافي ولا تحزني}. دو فعل تخافي، و تحزني مجزوم با لا ناهية، و علامت جزم آنها حذف نون است. فعل مسند به الف اثنین (وزن تفعلان) مثل: {اذهب أنت وأخوك بآياتي ولا تنيا في ذكري}. فعل تنيا مجزوم با لا ناهيه، و علامت جزم آن حذف نون است. فعل مسند به واو جماعت (وزن تفعلون) مثل: {يا أيّها الّذين آمنوا لا تتولّوا قوما غضب اللّه عليهم}، و {ألم يعلموا أنّ اللّه يعلم سرّهم ونجواهم}. «تتولوا» مجزوم به وسیله لا ناهیه، و «يعلموا» مجزوم با «لم»، و علامت جزم هر دو حذف نون است.
دیدگاه خود را بنویسید